ايران - درمناظره دانشگاه علامه گوشه اي از واقعيت توافق لوزان بر ملا شد
 |
مناظره در دانشگاه علامه
|
زهری که با توافق لوزان وارد خون و رگ و پی رژیم شده، مستمراً در حال عمل
کردن است. بهدنبال حرف خامنهای مبنی بر اینکه بگذارید دلواپسها و
منتقدها هم در این باره صحبت کنند، بازار حرفهای موافق و مخالف درباره این
مسأله در رژیم گرمتر شده و هر چه آن را بیشتر به هم میزنند، ذلت و فلاکت
رژیم در این قضیه بیشتر برملا میشود. مناظرهای که در دانشگاه علامه تهران
با شرکت برخی از اعضای تیم مذاکرهکننده برگزار شد و گوشههایی از آن در
تلویزیون رژیم (۲/۲/۹۴) به نمایش درآمده یکی از نمودهای این موضوع است. در
این جلسه یکی از شرکت کنندگان در بحث بهنام فؤاد ایزدی، بر لاپوشانی دولت
روحانی و تیم مذاکره کننده، در مورد مفاد توافق لوزان، از جمله تحریمها
انگشت میگذارد و میگوید:
«چرا ما شرایطی را داریم که رئیسجمهور
کشور، مقامات وزارت خارجه تیم مذاکرهکننده در سخنرانیها اعلام میکنند که
همه تحریمها برداشته خواهد شد، ولی در عمل در متنهایی که توافق میشود،
تحریمهایی که قرار است برداشته شود بسیار محدود است. بهنظر میرسد که هدف
اصلی رسیدن به توافق است. هدف اصلی برداشتن تحریمها نیست، چون در این مسیر
شما در نهایت تحریمهای اصلی را بر نخواهید داشت... زمانی تعهدات ایران در
توافق نهایی الزامآور خواهد بود که کنگره آمریکا به همراه مجلس ایران،
توافق نهایی را به تصویب رسانده باشد، یعنی اگر قرار است بین آقای اوباما و
کنگره دعوا شود ابتدای کار دعوا شود، نه آن زمانی که ما قلب اراک را در
آوردیم، 10هزار کیلوگرم اورانیوم سه و نیم درصد را تبدیل کردیم به 300
کیلوگرم؛ 97 درصد را کار دیگری کردیم؛ تعداد سانتریفیوژها را به دو سوم
کاهش دادیم؛ فردو را تبدیل به پارکی که قرار است پارک علم و فنآوری شود
کردیم. زمانی که همه این کارها را انجام دادیم، بعد تازه متوجه شویم که طرف
مقابل دعوا دارد و کنگره حاضر نیست کوچکترین حرکتی کند. اگر قرار است دعوا
کند همین اول دعوا کند، قبل از اینکه ما به زیرساختهای هستهیی خودمان
دست بزنیم».
به این ترتیب روشن میشود که بهرغم همه
عقبنشینیهای ذلتباری که در اوراق کردن و از بین بردن تأسیسات هستهیی
خلاصه میشود، باز ممکن است کنگره آمریکا که همه توافقها با امضا و تصویب
آن رسمیت پیدا میکند، آن را نپذیرد. در آن صورت آنچه از دست رژیم، رفته؛
رفته است و دیگر برنمیگردد.
حرفهای یکی دیگر از شرکت کنندگان
در این مناظره بهنام موسویان که موافق توافق لوزان و مبلّغ آن است نیز
قابلتوجه است، بهخصوص که او خودش قبلاً یکی از اعضای هیأت سابق
مذاکرهکننده بهریاست آخوند روحانی بوده.
موسویان میگوید:
«اگر بخواهم این دور از مذاکره و توافق نهایی را خلاصه کنم، ما دو امتیاز
بزرگ میگیریم و دو امتیاز بزرگ میدهیم... یعنی توافق نهایی هم بدون این
دو امتیاز نمیشود، یکی اینکه سیستم راستیآزمایی بسیار وسیع و گسترده
خواهد بود و دوم هم اینکه محدودیت روی برنامه هستهیی ما برای یک دوره
زمانی مشخص خواهد بود… اگر این دو امتیاز را ندهیم، آن دو امتیاز را
نخواهیم گرفت. تمام انتقادات یا نگرانیهایی که وجود دارد راجع به دو
امتیازی است که ما میخواهیم بدهیم… همه دوستان میگویند که ما فراتر از ان.پی.تی
امتیاز دادیم. از نظر من این حرف درست است. از نظر من ما در مذاکرات ژنو و
در لوزان و در مذاکرات آینده فراتر از ان.پی.تی برای یک دوره مشخص امتیاز
خواهیم داد، اما چرا؟ برای اینکه قطعنامه سازمان ملل فراتر از ان.پی.تی
است. ما بهعنوان عضو سازمان ملل، منشور سازمان ملل را پذیرفتیم».
به این ترتیب میبینیم که همین مدافع سینهچاک توافق هم ناچار اعتراف
میکند که تعهداتی فراتر از انپیتی به رژیم تحمیل شده است که البته هیچ
چارهیی هم جز پذیرش آن نداشته است. اما واقعیت امتیازاتی را هم که او مدعی
است رژیم به دست آورده، یکی دیگر از شرکت کنندگان به نام متقی برملا
میکند و میگوید:
«نکته جالب هم اینجاست که گفته میشود که
بههیچوجه نباید مواد شکافتپذیر به فردو وارد شود. اگر مواد شکافتپذیر
وارد نشود پس چه آزمایش هستهیی میخواهد انجام بگیرد؟ این بحثهایی که ما
هر موقع خواسته باشیم، شیرها را باز میکنیم و قابلیتمان به روز اول
میرسد، به نظر من بههیچوجه صحت ندارد. به چه دلیل؟ چون ذخایر رفته، آب
سنگین اراک آنچه که امروز مطرح میشود که ما یک راکتور آب سنگین
دیگری میسازیم و به قول معروف قلب آن را برمیداریم، بههیچوجه امکان
برداشتن قلب نیروگاه هستهیی این مرکز آب سنگین وجود ندارد. به چه دلیل؟
بهدلیل نوع جوشهایی که دارد…».
در همین بهاصطلاح مناظره
تلویزیونی که بیشتر به یک صفحه نمایشگر کوچک جدال باندهای حکومتی شبیه است،
میبینم که چه باندی که مخالف توافق است و چه باندی که موافق و سینه چاک
توافق است هر دو اذعان میکنند که در هر دو مسیر، رژیم در یک بنبست قرار
دارد و در هر دو سر طیف، هیچ راه گریزی ندارد؛ چرا که دوران بازیهای قبلی
در مورد اتمی به ته خط رسیده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر