ايران - وحشت آخوند جنتی از سرنوشت نظام در مذاکرات هستهای
 |
مذاکرات هسته ای
|
با توجه به ضربالاجل 10تیرماه برای رسیدن به توافق جامع و نهایی هستهیی،
ترس و وحشت سرتا پای رژیم از جمله خامنهای و باند وی را از عواقب جامی
زهری که این کشورها برای نظام تدارک دیدهاند فراگرفته است.
به دنبال
سخنان ولیفقیه ارتجاع که در عین حال که از مذاکرات و تیم مذاکرهکننده
رژیم حمایت کرد، اما در مورد پروتکل الحاقی و بازدید آژانس از مراکز نظامی
رژیم و مصاحبه با کارشناسان اتمی ابراز وحشت نمود، سران و مهرههای این
باند نیز به صحنه میآیند و وحشتشان را نسبت به عاقبت این مذاکرات ابراز
میدارند.
همچنانکه که درموضعگیری وزیرخارجه فرانسه و سخنگوی
وزارتخارجه آمریکا آمده است، این کشورها وقعی به سخنان ولیفقیه ارتجاع
نگذاشتند، و با بیمحلی و حالت تحقیرآمیز نسبت به سخنان خامنهای، گفتند
که حرفهای او اعتبار و ارزشی برای آنها ندارد، و آنچه که اعتبار دارد میز
مذاکرات است.
خلاصه حرف فرانسویها و آمریکاییها با رژیم این است که
پذیرش پروتکل الحاقی، بازرسی از مراکز نظام و مصاحبه با کارشناسان اتمی از
الزامات راستی آزمایی است که در توافقات صحبت شده است و کشورهای 1+5 از این
موضع کوتاه نمیآیند.
در مواضع مهرهها و سران نظام، وحشت از مذاکرات
و نتیجه آن بهخوبی آشکار است و مشخص میکند که پشت پرده آنچه در ظاهر
بیان میشود جنگ و جدال باندها غوغا میکند و نگرانی از سرنوشت مرگبار برای
رژیم و ریزش روزافزون نیروهای آن، موج میزند.
آخوند احمد جنتی در نمازجمعه تهران نگرانیاش را از انتقامی که از ”رهبری و بچه بسیجیها“ در این ماجرا گرفته میشود ابراز میکند.
امام جمعه نمره موقت خامنهای در تهران، یکی از مصادیق این انتقام از
”رهبری وبچه بسیجیها“ را بازرسی ازمراکز نظامی رژیم میداند و میگوید:
«اجازه نمیدهیم از هیچیک از مراکز نظامی ایران هیچگونه بازرسی از سوی
بیگانگان صورت بگیرد».
جنتی به باند مقابل نسبت به پذیرش پروتکل
الحاقی و پذیرش بازرسی از مراکز نظامی رژیم هشدار میدهد: ”بسیاری
نمیدانند حل این مسأله چه سرنوشتی را در آینده پایهریزی میکند“.
جمعبندی نهایی آخوند جنتی در مورد مذاکرات هستهیی و پذیرش پروتکل الحاقی
این است: ”... ما در آستانهیی هستیم که دشمن میخواهد ما را به ذلت بکشد.
دشمن میخواهد ما را تسلیم کند“.
واقعیتی که از پس حرفهای جنتی و سایر
سران باند خامنهای و جماعت دلواپس برمیآید، این است که در صورت تسلیم به
شرایط کشورهای 1+5 بهخصوص در زمینه بازرسیها، برای بقا و سرنوشت رژیم
تعیینکننده است، و این موضوع تاثیر مخربی روی روحیه نیروهای وار رفته رژیم
دارد.
یکی از مهرههای دلواپس باند ولایت و عضو کمیسیون امنیت مجلس
رژیم به نام منصور آرانی در مورد بازرسی از مراکز نظامی رژیم و استنطاق
بازرسان از کارشناسان اتمی، صراحتاً اعتراف میکند که این امر در روحیه
نیروهای پاسداران و بسیجیها اثرات روانی مخربی دارد و حریم آنها شکسته
میشود و به عبارتی دچار ریزش میشوند: ”به هیچوجه من الوجوه ما نباید
اجازه بدهیم که این اتفاق بیفتد نه از باب اینکه آنها بخواهند بازرسی
بکنند این کار بسیار زشتی است، اینها بیشتر دنبال جو روانیاش هستند...
نیروهای مسلح وقتی که ببینند چون آنها حصن مردم هستند امنیت مردم بهدست
آنهاست ا گر قرار باشه حصن آنها بشکند، این از لحاظ روانی دچار یک مشکلاتی
میشون. مهم نیست امضا شدن یا امضا نشدن، مهم اینکه ما آن حصن را مواظبت
بکنیم و این خط قرمز ماست و به هیچوجه این اتفاق نباید بیفتد، اصلاً بحث،
بحث بازرسی هم نیست بحث اینکه آن جو روانی که آنها القا میکنند همین
ورودشان یا همینکه اعلامش این خودش این بالاتر از بازرسی هست “.
آرانی
بهخوبی روشن میسازد که رژیم در چه بحران مرگباری گرفتار شده است، او
میگوید، مسأله امضا یا عدم امضا نیست، بلکه روح و روان نظام را تحتتاثیر
قرار میدهد و این به بیان دیگر همان نگرانی سرنوشت نظام است که آخوند جنتی
در نمایش جمعه تهران بیان میکند.
ابراهیم کارخانهای رئیس کمیته
هستهیی مجلس رژیم نیز نگران کاریکاتوریزه شدن برنامه هستهیی رژیم است و
در این رابطه میگوید: ”ببینید ما باید بدانیم که خطوط قرمز به چه اندازه؟
آیا ما میخواهیم غنیسازی داشته باشیم فقط یک تعدادی سانتریفوژ بچرخند و
غنیسازی صنعتی صورت نگیره، اینکه برای ما ارزشی نداره“.
علاءالدین
بروجردی رئیس کمیسیون امنیت مجلس رژیم هم بازرسی از مراکز نظامی و استنطاق
آژانس از کارشناسان اتمی رژیم را اتفاق بدی برای نظام میداند و در این
رابطه میگوید: ”فردا میگویند آقا صد نقطه حساس شما رو باید بگردیم، خوب
این اتفاق خیلی بدی است در جمهوری اسلامی ایران“. (تلویزیون شکبه
خبر31اردیبهشت 94)
ملاحظه میشود که سران و مهرههای باند ولایت از
جمله ولیفقیه هدفشان از خط و نشان کشیدن در مورد حفظ مرزسرخهای نظام، بیش
از اینکه متوجه کشورهای طرف مذاکره باشد، بیشتر مصرف داخلی و بهخاطر حل
مسأله روانی پاسداران و بسیجیها و... و جلوگیری از ریزش نیروها است، که در
این صورت سرنوشت شومی در انتظار رژیم و سرنوشت نظام آخوندی خواهد بود.
بیدلیل نیست که پاسدار شریعتمداری در کیهان خامنهای مینویسد «چالش
هستهیی کلید براندازی» و اینکه قصد اصلی دشمنان «براندازی نظام» است.
واقعیت این است که هر چه به ضربالاجل نزدیکتر میشویم، بنبستی که سرتا
پای نظام در مذاکرات اتمی با آن درگیر است، بیش از پیش برجسته میشود،
بنبستی که رژیم از تبعات آن نمیتواند گریز کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر