۱۳۹۳ شهریور ۷, جمعه

سخنرانی خانم مریم رجوی در کنفرانس «ایران: تغییر رژیم


سخنرانی مریم رجوی در کنفرانس پاریس - فروردین 93
سخنرانی مریم رجوی در کنفرانس پاریس - فروردین 93

سخنرانی خانم مریم رجوی در کنفرانس «ایران: تغییر رژیم»

«بر اساس منشور ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر، به دولتهای غرب می گوییم که روابط خود با این رژیم را به مسأله حقوق بشر در ایران، به ویژه لغو اعدامها، توقف شکنجه و سرکوب و تن دادن این رژیم، به آزادی بیان مشروط کنید.
به آنها می گوییم در سمت درست حرکت شتابان تاریخ به جانب آزادی، به ویژه در خاورمیانه و در کانون آن ایران، قرار بگیرید.
به آنها می گوییم سیاست مماشات و امتیاز دادن به رژیم را متوقف کنید. به بهان
ه مذاکرات اتمی، بر جنایات این رژیم علیه مردم ایران و بر نقش رژیم در نسل کشی در سوریه و اشغال مرگبار عراق، چشم نبندید. این رژیم، رفتنی است. و مردم ایران بی تردید پیروز خواهند شد.
حضور نمایندگان انجمنهای جوانان ایرانی در این گردهمایی، پیام روشنی برای هموطنان ما در داخل ایران و برای جامعه جهانی است.
پیام این است که جوانان ایران برای به زیر کشیدن دیکتاتوری مذهبی و برقراری آزادی و دموکراسی، مصممند و در هر کجای جهان که باشند، قلبشان برای ایران و مردم ایران می تپد.
در سیمای شما جوانان که در پی آرمان آزادی هستید، من به پاخاستن دوباره شهیدان را می بینم. زیرا هم چنان که خودتان گفته اید، شما در پی آرمان آزادی، پرچم این شهیدان را به دست گرفته اید؛ از رحمان و امیر و سعید تا صبا و آسیه و مهدیه.
آری، شما جوانان که امروز به مقاومت و قیام برخاسته اید، آینده ایرانید».



به نام خدا، به نام ایران، به نام آزادی
و به نام شهیدان 19فروردین، شهیدان شرف و آزادی ایران.
مهدیه مددزاده گفت: «در این مسیر، پرچم هیهات را بلند می کنم و قیمت راهی را که انتخاب کرده ام، می دهم».
سعید چاووشی گفت: «به استقبال هر سختی و ابتلایی خواهیم رفت». فائزه رجبی گفت: «ما نویسنده سرنوشت خود و خلقمان هستیم و صبا هفت برادران گفت: «ما ایستاده ایم و تا آخر می ایستیم».
این آخرین گفته های شهیدان 19فروردین است که آن پایداری بزرگ را بیان می کند. از شهادت اولین دسته از اعضای مرکزیت مجاهدین: علی میهندوست، علی باکری، ناصر صادق و محمد بازرگانی تا حماسه سرخ فام اشرف در 10شهریور، همین پیام به پیش می رود: مقاومت، مقاومت و مقاومت. این است کلید رهایی و راهگشایی در خفقان فاشیسم دینی، و این است راه تغییر سرنوشت و ساختن آینده.

حضار محترم!
حمله قوای عراقی به اشرف در 19فروردین به دستور ولایت فقیه، حلقه یی از زنجیره طولانی محاصره، توطئه و قتل عام بود که برای انهدام اشرفیها و تنها جایگزین دموکراتیک برای فاشیسم دینی، تدارک دیده شده بود. اما حالا به صحنه سیاسی ایران نگاه کنید:
به یمن پایداری پرشکوه قهرمانان اشرفی، و به یمن از خودگذشتگی اشرف نشانها و رنج حامیان و دوستان این مقاومت در سراسر جهان، مقاومت ایران در آزمایشی بسیار سنگین و خونین، که هنوز هم ادامه دارد، سرفراز شد.
آلترناتیو زنده و پرخروش این رژیم، یعنی نماد آزادیخواهی ایرانیان، سرشارتر و مستحکمتر از همیشه، قد برافراشت. اما رژیم آخوندها در باتلاق بحران و شکستها ی بزرگ گرفتار شد.
10ماه پس از کاریکاتور انتخابات در رژیم ولایت فقیه، ریاست جمهوری آخوند روحانی و نمایش اعتدال او، باعث شقه و فلج درونی رژیم شده است. 5ماه پس از توافقنامه اتمی ژنو، این توافقنامه به طناب دار رژیم تبدیل شده و تضاد میان جامعه عصیان زده از فقر و گرانی، با رژیم حاکم، تشدید شده است. نمایش میانه روی جناح روحانی و رفسنجانی، در عرض فقط چند ماه شکست خورد و حالا رژیم ولایت فقیه در تناقضهای لاینحل، دست و پا می زند:
-از یک طرف، به ژستهای اعتدال نیازمند است؛ از طرف دیگر، از ترس سست شدن بندهای اختناق و باز شدن راه قیامها، اعدامها را در مقیاس بی سابقه یی افزایش داده است.
-از یک طرف، برای رفع تحریمها به اجرای توافقنامه اتمی احتیاج دارد؛ از طرف دیگر، از ترس عواقب مرگبار این عقب نشینی، قادر به دست کشیدن از برنامه بمب سازی نیست. و خامنه ای فریاد می زند که «در زمینه حرکت هسته یی، مطلقاً امکان توقف و یا کند شدن وجود ندارد» و اعلام می کند که هرگز از تأسیسات هسته یی دست برنخواهد داشت.
-از یک طرف، به مهار روند فروپاشی اقتصاد کشور نیاز دارد؛ از طرف دیگر، قادر نیست هزینه های عظیم ماشین سرکوب و مخارج هنگفت جنگ در سوریه را کم کند.
-از یک طرف، به بهبود روابط دیپلوماتیک خود با سایر دولتها نیاز دارد؛ از طرف دیگر، آن قدر شکننده و لرزان است که از کمترین سخن در مورد نقض حقوق بشر در ایران، فریادش به هوا بلند می شود.
واکنشهای جنون آسای رژیم نسبت به قطعنامه اخیر پارلمان اروپا درباره نقض حقوق بشر در ایران، درماندگی آخوندها را نشان می دهد. تا آن جا که به خود رژیم برمی گردد، فریادها و غیظ و کین آخوندها اولاً برای این است که می خواهند گارد دفاعی خود در برابر خطر حقوق بشر را محکم کنند. و ثانیاً می خواهند در جنگ قدرت درونی، راه جناح رقیب را ببندند.
ترس عمیق آنها از حقوق بشر، بی مورد نیست. زیرا کمترین شکافی در این زمینه، برای قیامها و شکستن زنجیر اختناق، راه باز می کند؛ به خصوص که مردم و مقاومت ایران برآنند که:
علاوه بر زهر شقه درونی و اضافه بر زهر اتمی، زهر حقوق بشر را نیز به این رژیم تحمیل کنند. از این رو، بر اساس منشور ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر، به دولتهای غرب می گوییم که روابط خود با این رژیم را به مسأله حقوق بشر در ایران، به ویژه لغو اعدامها، توقف شکنجه و سرکوب و تن دادن این رژیم، به آزادی بیان مشروط کنید.
به آنها می گوییم در سمت درست حرکت شتابان تاریخ به جانب آزادی، به ویژه در خاورمیانه و در کانون آن ایران، قرار بگیرید.
به آنها می گوییم سیاست مماشات و امتیاز دادن به رژیم را متوقف کنید. به بهانه مذاکرات اتمی، بر جنایات این رژیم علیه مردم ایران و بر نقش رژیم در نسل کشی در سوریه و اشغال مرگبار عراق، چشم نبندید. این رژیم، رفتنی است. و مردم ایران بی تردید پیروز خواهند شد.

دوستان عزیز!
به جمعه خونین 19فروردین سال 90برگردیم: به این عکس نگاه کنید؛ لحظه یی که یک هاموی دولت عراق در حال زیر گرفتن اشرفیهاست. مجاهد خلق علی اکبر مددزاده نیز توسط هامویها با شقاوت تمام زیر گرفته شد و به شهادت رسید.
این عکس به تنهایی، تمام آنچه را که در روز 19فروردین و پس از آن بر اشرفیها روا شده، در خود فشرده کرده است: هم شقاوت دولت دست نشانده آخوندها، و هم حماسه و قهرمانی اشرفیها.
یک هفته پس از حمله 19فروردین، کمیسر عالی حقوق بشر، بر لزوم انجام «یک تحقیقات مستقل و شفاف و بی طرف» و «پیگرد عاملان جنایت» تأکید کرد. همزمان، جان کری رئیس وقت کمیته خارجی سنای آمریکا، خواستار انجام تحقیقات در این باره شد. اما سازمان ملل، کاری نکرد. بعداً معلوم شد که سازمان ملل در عراق، به هیچ کاری که مورد مخالفت دولت مالکی باشد، دست نمی زند.
طاهر بومدرا در استماع کنگره آمریکا شهادت داد که از اکتبر 2011، یعنی از وقتی کوبلر به عراق رفت، 95درصد منابع، پرسنل و وقت یونامی، صرف کمک به دولت عراق برای بستن اشرف شد. وی فاش کرد که در هر موضوع مربوط به اشرف، کارهای یونامی در دفتر نخست وزیر عراق و تماماً تحت اشراف و طراحی سفارت رژیم ایران در بغداد، انجام می شود.
دقیقاً در همین راستا، ردّ پا و نفوذ فاشیسم دینی را در برخی عبارتهای گزارشهایی می بینیم که در ژانویه گذشته، البته با تاریخ اوت 2013 -که کوبلر هنوز رسماً نماینده ویژه دبیرکل در عراق بوده است- به نام دفتر حقوق بشر یونامی در بغداد، در اشتراک با کمیساریای حقوق بشر، منتشر شد.
بر همین پایه سست و نامعتبر، مجدداً در ماه مارس، همان پاراگراف و همان مضمون را در گزارشی به نام دبیرکل به شورای امنیت ارائه کردند. این، عیناً و دوباره، تکرار همان دعاوی و اتهامات سوخته یی است که گویا نه حکومت عراق، بلکه این رهبری کمپ لیبرتی است که مجاهدین را از دسترسی به درمان پزشکی، بازداشته و حقوق آنها را نقض کرده است!
این پاراگراف، در یک مکان و توسط فرد یا افراد واحدی، علیه قربانیان قتل عام و محاصره، به سود دیکتاتوریهای ایران و عراق، نوشته شده و هدف آن، چیزی جز منحرف کردن اذهان از جنایتهای بزرگ علیه اشرفیها نیست.
هر چقدر هم که می گوییم چرا بر اساس یادداشت تفاهم و بیانیه وزیر خارجه وقت آمریکا، ناظران سازمان ملل به طور شبانه روزی در لیبرتی مستقر نمی شوند که همه چیز را به چشم ببینند، پاسخی نمی شنویم. راستی چرا؟
البته خانواده های شهیدان و مجاهدین اشرفی در لیبرتی و در نیویورک، شکایت کردند و حالا هم تصمیم دارند در مورد نویسنده یا نویسندگان مطالبی که حقایق را وارونه جلوه می دهند، شکایت کنند. از طرف دیگر، گروه کار بازداشتهای خودسرانه ملل متحد، تا کنون دو بار گزارش داده که لیبرتی یک زندان است. تا به حال 18نفر از اشرفیها به علت محاصره درمانی، جان باخته اند.
در کتاب «خیانت به سوگند بقراط»، پزشکان بیمارستان اشرف، شرح کاملی از چگونگی زجرکش کردن بیماران اشرفی توسط مأموران دولت عراق، ارائه کرده اند. سؤال ما این است که چرا سازمان ملل حتی یک بار در یک موضعگیری قاطع علنی، خواهان رفع محاصره پزشکی و غذایی از لیبرتی نشده است؟
طاهر بومدرا، در مقر اروپایی ملل متحد شهادت داد که گزارشهای یونامی که در بغداد تهیه می شود، پس از آن که در ژنو و نیویورک ادیت می شود، قبل از انتشار، باید به دولت عراق ارائه شود و تنها در صورت موافقت عراق، یعنی به شرط دستکاریها ی فرمایشی عراق، گزارشها منتشر می شود. این نخستین و مهمترین واقعیت است.
واقعیت دیگر را شماری از کارمندان شرافتمند سازمان ملل بیان کرده اند. آنها می گویند: برخیها در سازمان ملل، کارشان تجارت با کلمات و جملاتی است که از قبل آماده دارند و در مواقع لزوم، یا به اقتضای سفارش، آن را به کار می برند. در حالی که بسیاری نهادهای ملل متحد نیز با این گزارشها مخالفند و آن را علیه اهداف خود می دانند.
هم چنین، مجاهدان لیبرتی و وکلایشان، در نامه های متعدد از دبیرکل و شورای امنیت خواسته اند موضوع تحقیقات درباره جنایت علیه بشریت در اشرف، به دادگاه جنایی بین المللی (ICC) ارجاع شود.

آقایان!
اگر این برای شما سنگین است، کمیسیون بین المللی حقیقت یاب حقوق بشر را موظف به تحقیقات کنید. اگر حکومت عراق بی تقصیر است، آن را وادار کنید به تحقیقات توسط عفو بین الملل تن بدهد. این درخواست، فقط برای شکایت از گذشته نیست؛ قبل از هر چیز برای تضمین حقوق مجاهدان آزادی و حفاظت از جان آنها در حال و آینده است. اگر بعد از اولین حمام خون در اشرف در مرداد 88، یا بعد از دومی در فروردین 90، آمریکا، اتحادیه اروپا، سازمان ملل و کمیسر عالی حقوق بشر، به تعهدات و تأکیدهای خود درباره تحقیقات مستقل پایبند بودند، از سلسله حملات بعدی ممانعت می شد.
ما خواستار آن هستیم که دبیرکل با صراحت و قاطعیت، به موارد همدستی و چشم پوشی در قبال جنایت علیه بشریت، خاتمه بدهد
و بر اساس یک زمان بندی مشخص، تحقیقات مستقل در مورد اعدامهای جمعی و گروگانگیری در اشرف را مقرر کند. آیا این خواستی نا به جا و اضافه است؟ اینها خواستهای اضافی نیستند، بلکه برای جلوگیری از تکرار جنایتهای ضدانسانی، ضروری و هم چنین برای حفظ اعتبار سازمان ملل، لازم است.
 
 

حضار محترم!
در بیستمین سالگرد قتل عام رواندا، آقای بان کی مون گفت: سازمان ملل هم چنان از نسل کشی رواندا احساس شرم می کند. نظیر این ابراز شرمندگی را دبیرکل کنونی و پیشین سازمان ملل در مورد قتل عام سربرنیتسا هم تکرار کرده اند. دبیرکل، بارها بر اصل شناخته شده مسئولیت حفاظت، تأکید کرده است. طبق این اصل، اگر بیم نسل کشی، جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی می رود، نباید و نمی توان پشت حق حاکمیت، پنهان شد؛ زیرا مسئولیت حفاظت، به هیچ وجه، حاکمیت کشورها را مخدوش نمی کند.
ابراز شرمندگی و انتقاد از خود، حتی با تأخیر چند ساله، خیلی خوب است؛ اما به همین خاطر، باید به این بی عملی هولناک، خاتمه بدهید.

در حالی که 14ماه از نخستین حمله موشکی به لیبرتی می گذرد، دولت عراق بر خلاف قرارداد و یادداشت تفاهمی که با سازمان ملل امضا کرد، از اجرای الزامات امنیتی، کماکان ممانعت می کند. از 17500 تی وال حفاظتی، فقط 3 و نیم درصد آن برگردانده شده است. محلهای استراحت و اکثر سالنها، هیچ حفاظی ندارد. ما حتی حاضر شدیم با هزینه گزاف، سنگرهای انفرادی 2 متر در 2 متر را خودمان بخریم؛ چیزی که دولت عراق، خودش پیشنهاد داده بود؛ اما همین را هم، فقط بعد از این که 46 سنگر انفرادی، وارد لیبرتی شد، متوقف کردند. یونامی و مانیتورهای ملل متحد، هر روز این را به چشم می بینند و در جریان جزئیات آن هستند.
من در این جا یکبار دیگر، بر تأمین الزامات مبرم امنیتی در لیبرتی در برابر حملات موشکی، از جمله تی وال، سنگر و انتقال تجهیزات ایمنی و پزشکی از اشرف، تأکید می کنم.
در 2سال گذشته، مخالفت حکومت عراق با انتقال تجهیزات پزشکی مجاهدان از اشرف به لیبرتی و ممانعت از ساختمان سازی برای بیماران و معلولان و مجروحان، با هیچ موضعگیری و اعتراض آشکاری از سوی ملل متحد مواجه نشده. اما تا بخواهید داستان سراییهای مضحک درباره بی اطلاعی حکومت عراق از حمله به اشرف و داستانهای ساختگی درباره دفن مخفیانه شهیدان به ما منتقل می شود. مانند این که حکومت عراق به خاطر کمبود جا در سردخانه، پیکرهای شهیدان را همان اوایل دفن کرده است. معلوم نیست چرا این را پس از 175روز به ما خبر می دهند؟!
اسناد متقن، نشان می دهد که در روز 10شهریور 92، مقامات ملل متحد و دولت آمریکا، به سرعت و در ساعت 5 و نیم صبح، یعنی 15دقیقه بعد از شروع حمله، با مقامات دولتی عراق در سطوح مختلف راجع به این حمله صحبت کرده اند. ولی مقامات عراقی مدعی هستند که از وقوع حمله، تا ساعتها بعد، بی اطلاع بوده اند.
آیا سریال دروغهای حکومت عراق، هدفی جز از بین بردن آثار جنایت علیه بشریت دارد؟ مگر سازمان ملل و جانشین نماینده ویژه دبیرکل، در روز تحویل گرفتن پیکرهای 52 شهید در اشرف، به ما در این باره تعهد مکتوب ندادند؟ پس چرا به این سکوت، ادامه می دهند؟ بر اساس تعهدات آنها و نامه دستیار وزیر خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک درباره اجساد و اموال، و مخصوصاً امنیت، بود که من از 42 مجاهد باقیمانده در اشرف، درخواست کردم به لیبرتی بروند. ما اجرای تعهدات مکتوب و قولهای انجام نشده را در اسرع وقت خواستاریم. خواسته ما همچنین آزادی گروگانهای اشرفی و انتقال تمامی مجاهدان لیبرتی، به خصوص مجروحان و بیماران، به آمریکا و اروپاست.

حضار محترم!
در 19فروردین، و در همه حماسه های تابناک این دوران، آنچه اتفاق افتاده، تنها مقاومت در برابر حمله های وحشیانه نیست، بلکه قیامی است در دفاع از اصیل ترین ارزشهای بشریت که الهامبخش زنان و جوانان ایران در مبارزه برای کسب آزادی و برابری است.
پس، سلام می کنیم بر 36 قهرمان شهید در 19فروردین: دختران قهرمانم صبا و شهناز، مهدیه و آسیه، فائزه و نسترن و مرضیه و فاطمه که پیام آوران پیروزی زن ایرانی بر ارتجاع و ستم و نابرابری اند. آنها به راستی پدیده نوینی در مبارزه آزادیبخش مردم ایران، خلق کرده اند. و پرشورترین سلامها به سعید چاووشی، حسن اوانی، منصور حاجیان، حنیف کفایی، زهیر ذاکری و دیگر شهیدان قهرمان 19فروردین؛ مردان پیشتازی که مبارزه سیاسی و پیکار برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه را با مبارزه یی عمیق برای کنار زدن همه عناصر کهنه و بازدارنده استثماری، در آمیخته اند. و از آن جا که آرمان برابری را از دل و جان پذیرفته اند و این آرمان در اندیشه، عمل و روابط آنها رسوخ کرده، به گوهر رهایی و خلاقیتها و توانمندیهای شگفت، دست یافته اند. درود بر این قهرمانان که با الهام از معلم و آموزگار خود، مسعود، برای آزادی مردم ایران قیام کرده و به مقاومت به هر قیمت، برخاسته اند.

همین مقاومت است که نیروی پیشرو تاریخ است. و این چیزی است که باید پیوسته مروج و نگاهبان آن باشیم.
بله، راه ما و پاسخ ما در همین مقاومت به هر قیمت است. چنان که مسعود گفته است: «وقتی دیو تنوره می کشد، وقتی که دژخیم سر از پا نمی شناسد، رمز ماندگاری و اعتلا، کلمه فداست... مجاهدین از بنیانگذارانشان تا اعضا و هوادارانشان در تمام ایران و در سراسر جهان، این درس را به خوبی آموخته اند که تاریخ خلق و میهن خود را چگونه بنویسند».

حضار محترم!
حضور نمایندگان انجمنهای جوانان ایرانی در این گردهمایی، پیام روشنی برای هموطنان ما در داخل ایران و برای جامعه جهانی است.
پیام این است که جوانان ایران برای به زیر کشیدن دیکتاتوری مذهبی و برقراری آزادی و دموکراسی، مصممند و در هر کجای جهان که باشند، قلبشان برای ایران و مردم ایران می تپد.
در سیمای شما جوانان، که در پی آرمان آزادی هستید، من به پاخاستن دوباره شهیدان را می بینم. زیرا هم چنان که خودتان گفته اید، شما در پی آرمان آزادی، پرچم این شهیدان را به دست گرفته اید؛ از رحمان و امیر و سعید تا صبا و آسیه و مهدیه.
آری، شما جوانان که امروز به مقاومت و قیام برخاسته اید، آینده ایرانید.

دوستان عزیز!
مقاومت ایران استوار و پابرجاست و در برابر توفانهای عظیم، ایستاد و ماندگار شد. و سلسله توطئه های این رژیم علیه این مقاومت، به گل نشست. حالا موج توفان به سوی رژیم ولایت فقیه برگشته است. آخوندهای حاکم، از هر راهی که بروند، به سرنگونی می رسند./
اراده مردم و مقاومت ایران، بر همین است. ما برای یک ایران آزاد و دموکراتیک و بر اساس جدایی دین از دولت، قیام کرده ایم و به پیروزی آزادی و حاکمیت مردم یقین داریم.
سلام بر مردم ایران،
سلام بر آزادی،
درود بر همه شما.

خانم مریم رجوی در مجلس ملی فرانسه: روابط اقتصادی با رژیم ایران باید مشروط به توقف اعدام و شکنجه شود


مریم  رجوی
مریم رجوی

خانم مریم رجوی در مجلس ملی فرانسه: روابط اقتصادی با رژیم ایران باید مشروط به توقف اعدام و شکنجه شود

«خاورمیانه و جهان اسلام، مملو از بحرانهایی است که نه تنها سرنوشت منطقه، بلکه تا اندازه زیادی سرنوشت اروپا و جهان به آنها گره خورده است. دیکتاتوری مذهبی ایران، عامل اصلی ایجاد این بحرانهاست به همین خاطر، اتخاذ یک سیاست قاطع در مقابل این رژیم، نه فقط ضرورت حل بحران در ایران و منطقه، بلکه نیاز صلح بین المللی است. فرانسه با همه سوابق و ظرفیتها می تواند در اتخاذ چنین سیاستی در سطح بین المللی نقش تعیین کننده داشته باشد. از این رو ما جامعه بین المللی و به خصوص دولت فرانسه را دعوت می کنیم که:
اولاً: در زمینه مذاکرات هسته یی باید پروتکل الحاقی را به رژیم تحمیل کرد و غنی سازی و برنامه موشکی رژیم را به طور کامل متوقف کرد.
ثانیاً: ادامه روابط اقتصادی باید مشروط به توقف نقض حقوق بشر و پایان اعدام و شکنجه باشد. شورای امنیت باید در مورد یورش وحشیانه به اوین و اعدامهای جمعی رژیم ایران، تحقیقات کند و مسئولان جنایت علیه بشریت را به عدالت بسپارد.
از سازمان ملل و آمریکا و اروپا می خواهیم که تحقیقات مستقل در مورد کشتار در اشرف و لیبرتی را پیش ببرند. این بالاترین تضمین برای توقف این جنایات است. باید دولت عراق مجبور شود که اجازه تأمین الزامات امنیتی را در لیبرتی بدهد».


آقای رئیس!
خانمها و آقایان نماینده!
می خواستم قبل از هر چیز از شما بابت برگزاری این جلسه در این جا، در خانه دموکراسی فرانسه، تشکر کنم. به طور خاص از کمیته پارلمانی برای ایران دموکراتیک، به خاطر زحماتی که برای دفاع از ارزشهای جهانشمول و حمایت از مبارزه مردم ایران برای آزادی و دموکراسی می کشد، سپاسگزارم.
وضعیت حقوق بشر در ایران، بحرانی است. از زمان انتخاب روحانی تا کنون بیش از 700نفر در ایران اعدام شده اند.
روز 17آوریل، فاشیسم دینی حاکم بر ایران، در یک یورش وحشیانه برنامه ریزی شده، به زندانیان سیاسی در زندان اوین، شمار زیادی از آنان را به شدت مجروح و مصدوم کرد و مانع انتقال مجروحان به بیمارستان شد و در برابر خشم مردمی و اعتراضات خانواده ها طبق معمول رژیم می خواست تقصیر را به گردن قربانیان بیندازد. متأسفانه این جنایات توسط دولتهای غربی نادیده گرفته شده و حتی اکثر آنها از یک محکومیت ساده هم دریغ کرده اند.

با روی کارآمدن روحانی عده یی تلاش کردند که چنین وانمود کنند که تغییری در راه است. جامعه بین المللی امیدوار بود که بتواند تهدیدات برنامه اتمی نظامی رژیم را خنثی کند.
رژیم نیز که در وضعیت وخیم اقتصادی است، برای برداشته شدن تحریمهای بین المللی، توافقنامه ژنو را امضا کرد. اما این توافقنامه، تنها برنامه دستیابی رژیم به بمب هسته یی را به تعویق انداخته است. رژیم توانسته سایتهایش را حفظ کند و حتی توان غنی سازی خود را بالا ببرد. به موازات آن، برنامه موشکهای بالستیک خود را بدون نگرانی ادامه می دهد. خامنه ای ولی فقیه رژیم اخیراً در دیدار با متخصصان و کارگزاران برنامه هسته یی رژیم گفت که هیچ یک از دستاوردهای هسته یی رژیم برچیده نخواهد شد.
همزمان رژیم، به دامن زدن به بحران منطقه ادامه می دهد و با هزاران پاسدار، نیروهای عراقی وابسته به خود و حزب الله لبنان، عامل اصلی جنگ در سوریه است. همچنین حکومت عراق و گروه های اصلی تروریستی در منطقه را کنترل می کند.
بیهوده نیست که روحانی، سفیری را برای نمایندگی رژیم در سازمان ملل انتخاب می کند که یک گروگانگیر بوده و در ترور محمد حسین نقدی، نماینده شورای ملی مقاومت ایران در رم، در سال 1371 شرکت داشته است. البته رژیم او را بهترین دیپلومات خود معرفی کرد. در این رابطه حقیقت را می گوید چرا که بهترین دیپلومات این دیکتاتوری، تنها یک گروگانگیر و یک تروریست می تواند باشد.
رژیم می خواست وانمود کند که با کش دادن مذاکرات، بحرانهایش را علاج خواهد کرد؛ اما تورم 35 در صدی و بیکاری با نرخ 30در صد، رژیم را با یک جامعه شورشی مواجه کرده است. در نتیجه، رژیم بیش از هر زمان دیگر، خود را با خطر سرنگونی و روحیه مقاومتی که در حال گسترش است، مواجه می بیند.
همزمان با افزایش اعدامهای روزانه در ایران، رژیم، سرکوب مجاهدان اشرف و لیبرتی را از طریق دولت دست نشانده اش در عراق افزایش داده است. در آستانه شروع مذاکرات اتمی، قتل عام در اشرف در اول سپتامبر، سازمان داده شد و فشارهای روزمره در کمپ لیبرتی، همراه با محاصره پزشکی و غذایی، افزایش پیدا کرده است. روز 8اردیبهشت، محمد بابایی، نوزدهمین شهید محاصره پزشکی در لیبرتی، به شهادت رسید. از سرنوشت گروگانهای اشرفی، که در روز 10شهریور1392 توسط نیروهای عراقی ربوده شدند نیز، هیچ خبری در دست نیست.
من در این جا مایلم به فرانسه به خاطر آزادی چهار خبرنگار گروگان فرانسوی در سوریه، تبریک بگویم. همبستگی و اتحاد جامعه فرانسه و احزاب سیاسی در این زمینه، یک نمونه بارز بود. ما امیدواریم که فرانسه در زمینه حفاظت از ساکنان لیبرتی و نجات جان گروگانهای اشرف، پیشتاز باشد. به خصوص که آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل، تحقیقات مستقل در رابطه با جنایات نیروهای مالکی در اشرف و لیبرتی را به فراموشی سپرده اند و با بی عملی در رابطه با حفاظت ساکنان، دست رژیم ایران و دولت عراق را برای جنایات بیشتر باز گذاشته اند. آن هم در شرایطی که جنگ و بحران و بی ثباتی در عراق تهدید در لیبرتی را به طور خطرناکی بالا برده است.
متأسفانه اکنون کشورهای غربی، با مشغول شدن به مذاکرات هسته یی و به طمع منافع تجاری، حقوق بشر در ایران و حفاظت از ساکنان لیبرتی را به فراموشی سپرده اند.
اسفبارتر این که در چنین شرایطی رژیم از سفر هیأتهای پارلمانی و تجاری اروپایی استفاده می کند تا به مردم ایران و به زندانیان سیاسی بگوید به رغم کشتار و اعدام و شکنجه، غرب در طرف نظام آخوندی است. من در این جا از پارلمانترها و صاحبان صنایع می خواهم که مثل بسیاری در اروپا که سفرهای خود را به ایران لغو کردند و حاضر نشدند کارت سفید برای جنایات بیشتر به رژیم بدهند، این دعوتها را رد کنند.
 
 

دوستان عزیز!
خاورمیانه و جهان اسلام، مملو از بحرانهایی است که نه تنها سرنوشت منطقه، بلکه تا اندازه زیادی سرنوشت اروپا و جهان به آنها گره خورده است. دیکتاتوری مذهبی ایران، عامل اصلی ایجاد این بحرانهاست به همین خاطر، اتخاذ یک سیاست قاطع در مقابل این رژیم، نه فقط ضرورت حل بحران در ایران و منطقه، بلکه نیاز صلح بین المللی است. فرانسه با همه سوابق و ظرفیتها می تواند در اتخاذ چنین سیاستی در سطح بین المللی نقش تعیین کننده داشته باشد. از این رو ما جامعه بین المللی و به خصوص دولت فرانسه را دعوت می کنیم که:
اولاً: در زمینه مذاکرات هسته یی باید پروتکل الحاقی را به رژیم تحمیل کرد و غنی سازی و برنامه موشکی رژیم را به طور کامل متوقف کرد.
ثانیاً: ادامه روابط اقتصادی باید مشروط به توقف نقض حقوق بشر و پایان اعدام و شکنجه باشد. شورای امنیت باید در مورد یورش وحشیانه به اوین و اعدامهای جمعی رژیم ایران، تحقیقات کند و مسئولان جنایت علیه بشریت را به عدالت بسپارد.
از سازمان ملل و آمریکا و اروپا می خواهیم که تحقیقات مستقل در مورد کشتار در اشرف و لیبرتی را پیش ببرند. این بالاترین تضمین برای توقف این جنایات است. باید دولت عراق مجبور شود که اجازه تأمین الزامات امنیتی را در لیبرتی بدهد
ما خواهان انتقال سریع مجاهدان لیبرتی، به خصوص بیماران و مجروحان، به اروپا و آمریکا هستیم. ما در زمینه حقوق بشر و حفاظت ساکنان لیبرتی روی حمایت شما یعنی حمایت ارزشمند نمایندگان فرانسه حساب می کنیم.

خانمها، آقایان!
حضور گسترده شما در این جا، با تمامی تمایلات و اعتقادات از راست و چپ، برای دفاع از ارزشهای مشترک و حقوق بشر علیه فاشیسم مذهبی نمایانگر رد کردن قاطع اطلاعات نادرست پخش شده توسط ملایان است.
به امید روزی که مردم ایران بتوانند دوستان دوران سختی خود را در ایرانی رها شده از بنیادگرایی مذهبی، ارج بگذارند، ایرانی دموکراتیک و بر اساس جدایی دین از دولت.
متشکرم.

۱۳۹۳ شهریور ۵, چهارشنبه

دیدار از مجسمه گونار سونستبی قهرمان بزرگ مقاومت ضدفاشیستی نروژ


رجوی از مجسمه گونار سونستبی قهرمان بزرگ مقاومت ضد فاشیستی نروژ
رجوی از مجسمه گونار سونستبی قهرمان بزرگ مقاومت ضد فاشیستی نروژ

دیدار از مجسمه گونار سونستبی قهرمان بزرگ مقاومت ضدفاشیستی نروژ

رئیس جمهور برگزیده مقاومت در سفر به نروژ از مجسمه گونار سونستبی قهرمان ملی نروژ در مقاومت ضدفاشیستی علیه فاشیسم هیتلری که در خیابان کارل یوهان اسلو نصب شده است، دیدار کرد.

مجسمه گونار و دوچرخه اش در این مکان، همان لحظه یی را تجسم می بخشد که گونار برای نخستین بار مقاومت را انتخاب کرد. لحظه یی که او در همین خیابان از دوچرخه اش پیاده شد تا عبور گردانی از ارتش اشغالگر هیتلر را که در روز تعیین فرمانده و حاکم نظامی هیتلر، برای نمایش قدرت به سوی مجلس نروژ رژه می رفت، مشاهده کند.

گونار در همین لحظه با خودش گفت «من می میرم ولی این را تحمل نخواهم کرد» و از همانجا با دوچرخه اش نزد رفقای خود رفت و نخستین هسته مقاومت ضدفاشیستی را بنیان گذاشت.

خانم رجوی در سخنرانی خود در گردهمایی جوامع ایرانیان، با یادآوری دیدار خود با این قهرمان بزرگ نروژ گفت:
در سفری که چهار سال پیش به اسلو داشتم، با زنده یاد گونار سونستبی قهرمان ملی مقاومت نروژ علیه نازیها دیدار کردم در همان دیدار او از مقاومت مجاهدان آزادی تجلیل کرد و به من گفت مقاومت ایران همان کاری را کرده است که نیروهای مقاومت نروژ در جنگ جهانی دوم با انفجار نیروگاه آب سنگین آلمان نازی انجام دادند.
 


یاد گونار قهرمان گرامی باد که به راستی تجسم وجدان بیدار نروژ و سمبل مقاومت مردم این کشور و تمام اروپا بود.

درود بر او.
 




آنکه بهار ایران را محقق می کند


مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران
مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران

آنکه بهار ایران را محقق می کند

مریم رجوی لبخند یک فاتح را برچهره دارد
مریم رجوی بهار ایران را محقق می کند
مریم رجوی، الگویی عالی برای زنان مسلمان
مریم رجوی سمبل مقاومت ایران
جهان در انتظار مریم رجوی در تهران

روزنامه لوتام سوئیس:
وقتی که مریم رجوی برخاست تا در سالن ویکتوریا هال ژنو رشته کلام را به دست گیرد، لبخند و اطمینان خاطر یک فاتح را بر چهره داشت. رئیس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران صدای مقاومین اشرف است.

تلویزیون سوئیس روماند:
مریم رجوی که مخالفان رژیم ایران به طور گسترده برای او ابراز احساسات می کنند، بر این باور است که بهار ایران محقق می شود. او وضعیت ایران را انفجاری می داند و از تغییر در ایران می گوید

یونایتدپرس بین المللی (به قلم لرد مگینس)
خانم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران اعتراضات و نگرانیهای مشترک ایرانیان را بازگو می کند
همو بود که علیه پایمال شدن عدالت با برچسب تروریستی برخاست
اکنون زمان آن است که آمریکا و جهان به ندای آزادی ایرانیان گوش دهند - نداهایی که نیروهای دموکراتیک در سراسر اروپا و سایر کشورهای جهان به آن پیوستند.

تلویزیون کانال3 فرانسه:
مریم رجوی سمبل مقاومت ایران است که مشروعیت جنبش او به رسمیت شناخته شده است. او می تواند با همه فعالانش بر روی تنها هدفش متمرکز شود یعنی سرنگونی رژیم ملاها، برای آینده ایران، یک ایران دموکراتیک، مبتنی بر جدایی دین از دولت و ارزشهای انسانی و به طور خاص برابری بین زنان و مردان.

خبرگزاری آسوشیتدپرس:
رهبر اپوزیسیون مریم رجوی بر این باور است که ایران در انتظار تولدی مجدد است و خروج جنبش او از لیست تروریستی ”تعادل قوای“ مقاومت آنها را با جهان تغییر خواهد داد. او نقش برجسته تری را در سیاست و در افزایش فعالیتهای ضد رژیم در داخل ایران، پیش بینی می کند
خانم رجوی ادعاهای معاندان در مورد این که مجاهدین خلق ویژگیهای یک سکت را دارد به سخره می گیرد و رژیم ایران را پشت چنین اکاذیبی می داند.

تلویزیون الحره:
مریم رجوی حذف نام مجاهدین از لیست تروریستی را پیروزی عدالت و قانون و بزرگترین شکست رژیم تهران در برابر مردم می داند. از نظر ناظران امور ایران این امر موجب افزایش مشروعیت مقاومت علیه رژیمی می شود که مشروعیت خود را از دست داده است. مریم رجوی تأکید می کند که الآن انرژیهایمان روی آینده ایران متمرکز می شود

روزنامه سراسری لالیبر چاپ بلژیک مریم رجوی از موقعیت جدیدی بعد از حذف نام مجاهدین از لیست آمریکا سخن می گوید، موقعیتی که یک گام مهم رو به جلو در مبارزه علیه رژیم حاکم بر ایران است بعد از این گام، نوبت گامهای بعدی مقاومتی است که مریم رجوی در رأس شورای ملی مقاومت ایران آن را نمایندگی می کند
مریم رجوی معتقد است بعد از این تحول فعالیتهای مقاومت در زمینه های سیاسی، اجتماعی، دیپلوماتیک و همچنین شبکه مقاومت در داخل ایران گسترش می یابد

ویف اکسپرس چاپ بلژیک:
مریم رجوی در پایان یک کارزار طولانی برای حذف نام مجاهدین خلق ایران از لیست آمریکا به پیروزی رسید. این یک سیلی بر صورت رژیم ایران بود

سایت ایلاف عربستان سعودی: جهان در انتظار رجوی در تهران مریم رجوی، الگویی عالی برای زن مسلمان است زنی با اراده یی پولادین و عزمی سیاسی که سست نمی شود، همراه با ایمانی عمیق به اصول و افکاری که برای آنها مبارزه می کند و به نظر می رسد که در مسیرش بزرگترین پیروزی سیاسی را برای مردم ایران با سرنگون کردن رژیم دینی حاکم بر تهران محقق خواهد کرد.

۱۳۹۳ شهریور ۴, سه‌شنبه

بخشی از مصاحبه تلویزیون فاکس نیوز با خانم مریم رجوی


مصاحبه مریم رجوی با فاکس نیوز
مصاحبه مریم رجوی با فاکس نیوز

بخشی از مصاحبه تلویزیون فاکس نیوز با خانم مریم رجوی

اریک شان: شما به موضوع هسته یی اشاره کردید و 20 ژوئیه مهلت مذاکرات اتمی است. آیا به ایران رژیم می شود اعتماد کرد؟
مریم رجوی: قطعاً نه. زیرا آنها در واقع استادان دغلکاری و شیادی و دروغگویی هستند. به همین دلیل هیچ اعتمادی به آنها نمی توان کرد. شما می دانید که آخوند روحانی، سال گذشته در جریان به اصطلاح انتخابات فاش کرد که قبلاً خودش غرب را فریب داده تا رژیم بتواند فعالیتهای اتمیش را ادامه بدهد. حالا غرب فکر می کند که اینها در حال مذاکره هستند و می خواهند فعالیت اتمی شان را متوقف کنند. هیچ اعتمادی به آنها نیست. ثانیا شما می دانید که سلاح اتمی در واقع عامل بقای این رژیم است، به همین دلیل اگر پای میز مذاکره آمده، فقط به دلیل فشاری است که به لحاظ بین المللی روی آنهاست. به خصوص حالا که وضعیت بسیار نابسامانی در داخل هم به لحاظ شرایط انفجاری جامعه، و نیز وضعیت اقتصادی وخیم دارد. بنابراین آنچه که مهم است این است که غرب و 5+1 باید فشار بر رژیمی را که زیر فشار تحریمها و فشارهای سیاسی و اجتماعی از جانب مردم ایران به پای میز مذاکره آمده، بالا ببرند. اما متأسفانه آنها هنوز در این نقطه نیستند. من فکر می کنم که باید در این نقطه فشار را بالا برد و امتیازاتی را که لازم است از آنها گرفت از جمله اجرای تمامی قعطنامه های شورای امنیت و مجبورشان کرد که به بستن سایتهایی مانند فردو، نطنز و اراک. تن بدهند. همچنین به پذیرش پروتکل الحاقی، بازرسیهای سرزده از تمام سایتهای اعلام شده و اعدام ن شده نظامی و اتمی.

می خواستم به یک نکته دیگر اشاره کنم. شما حتماً شنیده اید که اولین بار مقاومت ایران بود که سایتهای مخفی رژیم را افشا کرد. بیش از 80 افشاگری به خصوص در مورد سایتهای نطنز، اراک، فردو، لویزان، شیان انجام شده است. اینها همه به وسیله مقاومت ایران افشا شد. من می خواهم این جا تأکید کنم که مردم و مقاومت ایران، ایران اتمی نمی خواهند. پروژه اتمی برخلاف منافع ملی مردم ایران است و این تنها در خدمت دیکتاتوری مذهبی است. این یک پروژه ضد ملی، بسیار گران به لحاظ اقتصادی و بسیار به ضرر مردم ایران است. مردمی که 70 الی80 درصدشان زیر خط فقر هستند. در حالی که ایران، تعداد بسیار زیادی چاههای نفت و گاز دارد، هیچ احتیاجی به انرژی هسته یی ندارد. بنابراین خیلی روشن است که این رژیم دنبال بمب هسته یی است. از این رو از سوی مقاومت و مردم ایران می گویم که ما خواستار توقف پروژه اتمی هستیم.

اریک شان: همان طور که می دانید شورای امنیت تا کنون 6 قطعنامه به تصویب رسانده که خواهان توقف غنی سازی شده ولی در توافق موقتی که در نوامبر گذشته به امضا رسید، به میزان کمی غنی سازی برای رژیم پذیرفته شد. آیا این از نظر شما قابل قبول است؟
مریم رجوی: به نظر من نه، و من فکر می کنم که هر امکانی از این قبیل وقتی در اختیار ملایان گذاشته شود، راه را برای آنها باز می گذارد برای این که بتوانند در زمان دلخواه خودشان، به سرعت خود را به آنچه که می خواهند برسانند. به همین دلیل من اشاره کردم که ضروری است که قطعنامه های شورای امنیت تام و تمام اجرا شود وگرنه هر امتیازی که به ملاها بدهید، شک نکنید که راهی پیدا برای دغلکاری و ادامه مخفیانه فعالیتهایش برای رسیدن به بمب اتمی پیدا می کند. بنابراین این موضوع غیرقابل قبول است.

اریک شان: در رابطه با مسأله یی که در عراق در جریان است، مالکی، داعش، و همچنین نفوذی که ایران می خواهد در سوریه داشته باشد، رژیم ایران به لحاظ استراتژیکی چه کار می خواهد بکند؟ و دنبال چیست؟ آیا می خواهد با این شرایط مقابله کند یا دنبال نفوذ خودش است؟
مریم رجوی: شما می دانید که استراتژی رژیم ایران گسترش در منطقه، گسترش بنیادگرایی و صدور تروریسم بوده، هست و تا زمانی که این رژیم باشد، خواهد بود. زیرا این رژیم یک دیکتاتوری قرون وسطایی است که قدرت حل هیچ مساله یی را در داخل ایران ندارد، به همین دلیل یکی از پایه های استراتژی این رژیم، صدور تروریسم و بنیادگرایی است. خیلی از مقامات رژیم رسماً اعلام کرده اند که سوریه و عراق، عمق استراتژیک این رژیم هستند. بنابراین آنچه که در سوریه و عراق می گذرد، مرکزش تهران است.

اریک شان: شما می خواهید مردم آمریکا چه چیزی در مورد شما بدانند؟ آیا دولت آمریکا می تواند استراتژی سیاسی اش را تغییر دهد؟ و افراد عادی آمریکایی چه گونه می توانند فهم کنند که هواداران شما چه چیزهایی را محتمل شده اند و مردم ایران چه پروسه یی را طی کرده اند؟ با توجه به تاریخچه حمایت ایالات متحده از بسیاری از جنبشهای مقاومت از جمله در جنگ دوم جهانی و دوران آلمان نازی، مردم آمریکا چه کار می توانند بکنند؟
مریم رجوی: من فکر می کنم، اولاً مردم ایران رژیم دیکتاتوری مذهبی را نمی خواهند. ثانیاً در ایران یک مقاومت، مشروع، گسترده و سازمان یافته با سابقه طولانی وجود دارد که از بهترین فرزندان مردم ایران تشکیل شده و تا کنون قیمت کلانی پرداخته تا جلو این دیکتاتوری بایستند، بنیادگرایی، صدور تروریسم، سایتهای اتمی، نقض حقوق بشر و جنگ طلبی اش را، در کل دنیا افشا کرده است. بنابراین من فکر می کنم که این خیلی ضروری است که جامعه بین المللی در کنار خواسته مردم و مقاومت ایران برای سرنگونی این رژیم قرار بگیرد، و نه کنار دیکتاتورها. نه کنار دیکتاتوری مذهبی، دیکتاتوری مذهبی که الآن تهدید صلح و امنیت جامعه بین المللی است. شما می دانید که الآن خطر بمب اتمی، قبل از هر چیز صلح و امنیت نه فقط منطقه، بلکه کل دنیا را در معرض تهدید قرار می دهد. دخالتهایش در سوریه و عراق و لبنان، کل منطقه را به جنگ و به آتش می کشد که عواقب بسیار گرانی خواهد داشت. بنابراین آنچه که خواسته مردم و مقاومت ایران است این است که دولت آمریکا لااقل بی طرف باشد، چون تا الآن در واقع در طرف دیکتاتوری مذهبی بوده علیه خواسته مشروع مردم که سرنگونی این رژیم است و یک جمهوری مبتنی بر جدایی دین و دولت، دولتی که آزادی و دموکراسی و آزادی بیان، و آزادی در همه زمینه ها برای مردم ایران بیاورد. چیزی که ما آن را نمایندگی می کنیم. ایرانی است که در واقع مبشر و مبین صلح، دوستی، رحمت، یگانگی، عشق و پیشرفت، برابری زن و مرد باشد. ایرانی که در آن همه ادیان و اقلیتها از حقوق یکسان برخوردار باشند. ایرانی مبتنی بر چهارچوبها و قوانین بین المللی. و من فکر می کنم مردم ایران شایسته این هستند که چنین حکومتی داشته باشند. بنابراین حق دارند در مقابل دیکتاتوری مذهبی قرون وسطایی ولایت فقیه بایستند. بنابراین انتظار دارند که دولتهای غربی، الآن شما از من پرسیدید دولت آمریکا، از خواسته مردم ایران و مقاومت ایران مبتنی بر حق مشروع آنها برای سرنگونی رژیم حمایت کنند و در کنار مردم ایران قرار بگیرند و نه در کنار دیکتاتورها.

اریک شان: جنبشهای مقاومت زیادی در طول تاریخ بوده که بعضی موفق شدند و بعضی موفق نشدند ولی به هر حال دیوار برلین فرو ریخت و اتحاد جماهیر شوروی از بین رفت، آیا شما اطمینان خاطر دارید که یک روزی ملاها هم خواهند رفت؟
مریم رجوی: من مطمئنم که دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران، در قرن بیست و یکم دوام نخواهد آورد و سرنگون خواهد شد. چون با هیچ منطقی این دیکتاتوری مذهبی که در واقع پایه گذار تروریسم و بنیادگرایی در کل منطقه است و دنبال به دست آوردن بمب اتمی برای به گروگان گرفتن سیاست بین المللی است، این رژیم نمی تواند ادامه پیدا بکند و دوام بیاورد. علتش این است که مردم ایران این رژیم را نمی خواهند، بنا به آمار رسمی داخلی خود رژیم بیش از نود و پنج درصد مردم ایران این رژیم را نمی خواهند و شما می دانید که این رژیم الآن در شرایط بحرانی است. بحران به دلیل این که مردم آن را نمی خواهند، بحران در رأس رژیم و شقه جناحهای آن و بحران اقتصادی، بحران اتمی و حالا بحران در سوریه و عراق که آن را به شدت نگران کرده و می لرزاند. ولی در مقابلش یک مقاومت سازمان یافته، مشروع و قدرتمند با پایه های مردمی وجود دارد که می تواند به کمک مردم ایران این رژیم را سرنگون کند.
بنابراین به این اعتبار من مطمئن هستم، چون این مقاومت مبشر یک ایران آزاد، آباد، صلحجو، ایرانی که دنبال اشاعه برادری، برابری و صلح در کل منطقه به خصوص مبشر یک اسلام روشن، اسلام روشنایی، اسلام دموکراتیک یعنی اسلام واقعی در برابر اسلام ارتجاعی و اسلام بنیادگرایی است. آن چیزی که الآن نیاز منطقه و کل جهان اسلام است.
شما می دانید الآن منطقه و کل دنیا با خطر بنیادگرایی دست و پنجه نرم می کند و هر روز این خطر افزایش پیدا می کند. پاسخ آن هم یک پاسخ فرهنگی است. مقاومت ایران، آنتی تز فرهنگی این دیکتاتوری مذهبی و بنیادگرایی است که اکنون دارد پنجه هایش را در عراق، سوریه، لبنان و کل منطقه و شاخ آفریقا گسترش می دهد و این چنین سیاست جامعه بین المللی را به چالش کشیده و در بحران قرار داده است.
به همین دلیل آری، آری من مطمئن هستم که وقتی چنین مقاومتی هست با این ایده ها، با این برنامه، با شعار آزادی، دموکراسی، برابری زن و مرد، ایران غیراتمی، در برابر یک دیکتاتوری مذهبی بنیادگرا، آری، آری، مطمئن هستم که این رژیم سرنگون خواهد شد و مطمئن هستم که مردم ایران هم آزادی و دموکراسی و برابری را خواهند دید. چون سزاوار آن هستند و مطمئن هستم که در آن شرایط، منطقه و کل دنیا، جای امن تری خواهد بود و مجبور نیست هر روز با سرطان افراطی گری، بنیادگرایی و تروریسم این رژیم که به اشکال مختلف در جاهای مختلف دارد عمل می کند، مواجه شود.

چون سرچشمه آن که در تهران است این چنین خشک خواهد شد و من فکر می کنم آن روز، روزی است که نه فقط برای مردم ایران روز جشن است، بلکه برای کل مردم منطقه که تا حالا خیلی از دست این رژیم زجر کشیده اند، و سختیهای زیادی را از کشتارهای گسترده در سوریه و عراق و سایر کشورهای منطقه تحمل کرده اند، آن روز، روز جشن است. و فکر می کنم جشن جامعه بین المللی برای اطمینان خاطر داشتن از این که می توان صلح و امنیت کل دنیا را بدون یک رژیم دیکتاتوری مذهبی بنیادگرا که دنبال بمب اتمی است، به دست آورد.
در مورد این مقاومت و در مورد این که آیا به نتیجه خواهد رسید یا نه، من مطمئن هستم که هم چنان که شما گفتید تاریخ ثابت کرده که هر وقت ملتی اراده بکند و قادر باشد که قیمت اراده و تصمیمش را بدهد، قطعاً به نتیجه می رسد. این تجربه، در تاریخ هست، از جمله در تاریخ آمریکا، زمانی که جورج واشینگتن و مردم آمریکا تصمیم گرفتند برای کسب استقلال، در مقابل استعمار، بایستند، یا آبراهام لینکلن و بهایی که وی برای جنگ علیه برده داری داد. و نیز، بهایی که مردم آمریکا در زمان دکتر مارتین لوتر کینگ برای آزادیهای مدنی پرداختند و مبارزه مردم آمریکا برای آزادی زنان. اینها همه تجارب تاریخی هستند، بنابراین من مطمئن هستم. تجربه من و مردم ایران به ما می گوید که زمانی که یک ملت، برای به دست آوردن حقوق حقه خود از جمله دموکراسی، آزادی و برابری، و ارزشهای درخشان تمامی تاریخ بشر، تصمیم به مبارزه و پرداخت بهای آن می گیرد، قطعاً به آن خواهد رسید.
و من مطمئن هستم که بر اساس تمام این تجارب، مقاومت ایران هم که دنبال ارزشهای اثبات شده انسانی و پیشرفته جوامع بشری است به خواسته اش که یک ایران آزاد، آباد، بر مبنای دموکراسی، برابری، و یک ایران غیراتمی است، دست پیدا خواهد کرد. ایرانی که می خواهد صلح و دوستی و برابری و برادری را در کل منطقه و دنیا اشاعه بدهد.
به همین دلیل، این آن انگیزه یی است که من و همه اعضای این مقاومت به رغم شرایط بسیار سختی که دارند، به خصوص، ساکنان لیبرتی که اکنون در شرایط فوق العاده سختی در محاصره هستند، ولی با عشق و ایمان به چنین ایران و به چنین آینده یی، هر نوع فداکاری را می کنند تا بتوانند به این هدف برسند.

مریم رجوی: ولایت فقیه سرچشمه و هدایت کننده افراطی گری تحت نام اسلام است


مریم  رجوی
مریم رجوی

مریم رجوی: ولایت فقیه سرچشمه و هدایت کننده افراطی گری تحت نام اسلام است

گردهمایی به مناسبت ماه رمضان - 4مرداد 1393 - پاریس
حضار گرامی، به همه شما سلام می کنم. و به مناسبت ماه مبارکی که آخرین روزهایش را می گذرانیم، از این جا به همه خواهران و برادرانی که در سراسر جهان به روزه داری و عبادت این ماه مشغول بوده اند، درود می فرستم.
در آغاز این ماه، رمضان امسال را ماه همبستگی با ملتهای عراق، سوریه و ایران اعلام کردم که برای آزادی از چنگال خشن ترین دیکتاتوریهای جهان امروز به پاخاسته اند. همچنین ماه همبستگی با ملتهای فلسطین و لبنان که قربانیان خنجرها و خیانتهای رژیم ولایت فقیه در ایران هستند. از همه شخصیتها، پارلمانتر ها، رهبران مسلمان و خواهران و برادرانی که در این ماه، به این فراخوان پیوستند، سپاسگزاری می کنم.

دوستان عزیز!
امروز به واسطه فجایع ناشی از حکومت ولایت فقیه در ایران و افراطی گری تحت نام اسلام که این رژیم مبدع آن است، جهان اسلام با بحران بزرگی دست به گریبان است. از جمله در عراق، سوریه، فلسطین و لبنان و سایر کشورهای منطقه.
به این مناسبت، اجازه می خواهم در کنفرانس حاضر از جانب مردم و مقاومت ایران بر چند نکته تأکید کنم:

1ـ ما بمباران مردم بی دفاع فلسطین، به ویژه زنان و کودکان توسط اسراییل را محکوم کرده ایم. ما خواستار اقدام فوری جهانی برای توقف کشتار و حملات علیه غیرنظامیان می باشیم و از تلاشهای پرزیدنت محمود عباس برای رسیدن به آتش بس فوری حمایت می کنیم. این حملات که توجه جهانی را از بحران عراق و سوریه منحرف می کند، بیش از همه به رژیم ایران سود می رساند و پروژه پایان دادن به تقسیم فلسطین و مشخصاً تشکیل دولت وحدت ملی را که رژیم ایران از آن عمیقاً ناراضی است، با اخلال مواجه می کند.

2- ارسال سلاح و تجهیزات و هواپیمای جنگی به عراق و سوریه برای حفظ دیکتاتوری مالکی و اسد، نقض قطعنامه های شورای امنیت است. جامعه جهانی باید به سکوت خود در این زمینه خاتمه دهد و آخوندها را وادار به توقف ارسال سلاح کند.

3 ـ دولت آمریکا نباید در عراق در ورطه همسویی و همکاری با رژیم ایران و کمک رسانی به حکومت مطلوب این رژیم فرو برود. این یک اشتباه بزرگ دیگر در عراق است و نتیجه یی جز فرو بردن عراق در جنگ داخلی ندارد. چنان که بخشهای مختلف جامعه عراق اعلام کرده اند، تنها راه خروج از بحران در عراق، برکناری مالکی، خلع ید از رژیم ایران و استقرار یک دولت فراگیر ملی است.

4 ـ دروغ پردازیهای رژیم ایران در مورد حمایت مجاهدین از داعش و ارتباط با آن، کذب محض و ادامه یک دهه دروغگویی در مورد ارتباط مجاهدین با القاعده است. هدف از این اکاذیب، مانند گذشته، چیزی جز زمینه سازی برای کشتار مجاهدین و تکرار فجایع انسانی نیست.
تا آن جا هم که به خود عراقیها برمی گردد، سخنگوی شورای نظامی انقلابیون عراق بارها گفته است: «این انقلاب، انقلاب داعش نیست بلکه انقلاب عشایری است که علیه ظلم قیام کرده اند... این انقلاب، بهار جدید عراق برای پایان دادن به ظلم است و هیچ رابطه یی با تروریسم ندارد».

5- ما ضمن ابراز انزجار از ستم و سرکوب و تعدی علیه مسیحیان و انفجار جنایتکارانه مسجد نبی الله یونس در موصل، از مواضع هیأت علمای مسلمین و عشایر عراق، در محکومیت کوچاندن اجباری مسیحیان تقدیر می کنیم. این یک موضع مسئولانه اسلامی و انسانی در برابر ارتجاع و افراطی گری تحت نام اسلام است. هیأت علما به درستی سرکوب مسیحیان توسط داعش را « جنایت علیه بیگناهان و خروج از مسیری که پیغمبر اسلام در رفتار با مسیحیان و سایر اهل کتاب توصیه کرده» دانسته و خواستار بازگشت مسیحیان به خانه هایشان شده است.
ما رودرروی انحصار طلبی و استبداد ولایت فقیه، هم چون 4 دهه گذشته، بر احترام به حقوق خواهران و برادران مسیحی خود و پیروان همه ادیان و آیینها پا می فشاریم.

6 ـ ما اعلام کرده ایم که مماشات گروه 5+1 با رژیم ولایت فقیه و فرو رفتن در دام ماراتن بی انتهای مذاکرات اتمی و تمدید آن، نتیجه یی جز فرصت دادن به این رژیم برای فریبکاری بیشتر ندارد. برخلاف هیاهوی تبلیغاتی، تا امروز رژیم ولایت فقیه پای امضای سند جامعی که جلوی بمب سازی را بگیرد نیامده و به وقت کشی و زمان خریدن ادامه می دهد. جامعه بین المللی باید اجرای بی کم و کاست قطعنامه های شورای امنیت و مشخصاً توقف کامل غنی سازی را در دستور بگذارد. مذاکره اتمی باید با حسابرسی از فاشیسم دینی در مورد نقض وحشیانه حقوق بشر در ایران و نسل کشی در سوریه و عراق همراه شود. پنهان کاری اتمی، لگدمال کردن حقوق بشر و صدور ارتجاع و تروریسم سه وجه تجزیه ناپذیر از تمامیت ولایت فقیه است.
رژیمی که، به واقع دنبال سوءاستفاده از انرژی اتمی و تهدید و شانتاژ و باج خواهی با بمب اتمی در خارج از مرزهای ایران نباشد، قبل از آن باید در داخل ایران از نقض وحشیانه حقوق انسانی و سیاسی مردم دست بردارد. کما این که باید صدور تروریسم و کشورگشایی از طریق نسل کشی را کنار بگذارد.

7ـ ما کشورهای عرب و مسلمان منطقه را فرا می خوانیم که در اعتراض به صدور تروریسم و بنیادگرایی و نسل کشی در سوریه و عراق و به راه انداختن جنگها و درگیریهای فرقه یی در تمام دنیای عرب از بحرین و یمن تا لبنان، مناسبات سیاسی خود با رژیم ولایت فقیه را قطع کنند.
لازمه صلح و دموکراسی در منطقه، خلع ید از رژیم ایران، به مثابه کانون افراطی گری و تروریسم است و زمان آن است که مقاومت مردم ایران که برای به زیر کشیدن ولایت فقیه به پاخاسته، به رسمیت شناخته شود. 

 

حضار محترم!
رژیم حاکم بر ایران تلاش می کند با دامن زدن به فرقه گرایی مذهبی و به راه انداختن دعوای شیعه ـ سنی تحولات عظیم کنونی در عراق را به انحراف بکشاند.
قلب ماجرا در عراق، قیام یک ملت ستمزده از سرکوب و کشتار و اشغالگری است که برای آزادی خود از سلطه رژیم ایران و دولت دست نشانده اش در بغداد، به پاخاسته است. این قیامی است که از سال 2011 به صورت مسالمت آمیز شروع شد، اما پاسخی جز دستگیری، شکنجه و اعدامهای بی شمار نداشته است.
جنگ فاجعه بار آمریکا در سال 2003 که رژیم ایران در شکل گیری آن نقش مؤثری داشت، عراق را در سینی طلایی به رژیم ایران تقدیم کرد. از آن پس، سرکوب وحشیانه اهل تسنن و فساد عمیق دولت عراق، و به خصوص سلطه آخوندها در این کشور، باعث شکل گیری یک قیام عظیم مردمی شد.
وقتی که دیکتاتوری و تبعیض بیداد می کند و قدرتهای جهانی هم در طرف دیکتاتور هستند، زمینه برای شکل گیری و رشد گروه های افراطی فراهم می شود. اگر سلطه سرکوبگرانه آخوندها در عراق نبود، ملت عراق قادر بود در یک مسیر دموکراتیک، آزادی، صلح، وحدت ملی و امنیت واقعی را برقرار کند و کشور را بازسازی کند و اصولاً فضایی برای پیدایش جریانهای افراطی در عراق به وجود نمی آمد.
همه می دانند که جمعیت میلیونی شیعه و سنی عراق تا قبل از دخالتهای رژیم خمینی، در منتهای حسن تفاهم در کنار هم زندگی می کردند و حتی ازدواجها و روابط خانوادگی، عمیقاً آنها را باهم پیوند می داد. یکی از سمبلهای این دوستی و تفاهم، حفاظت مراقد امامان شیعه در سامرا در طی سالیان توسط مسلمانان اهل سنت است. تا آن جا هم که به اعتقادات اسلامی برمی گردد، اسلام و قرآن، صلح و همزیستی و برادری با پیروان همه ادیان را به ارمغان آورده است.
پس مشکل کجاست؟ مشکل در همین حکام جنایتکار است که به خاطر حفظ خود بر اریکه قدرت، فرقه گرایی و دشمنی را تولید کرده اند. در 14 قرن اخیر، چند بار مراقد امامان شیعه، توسط جباران حاکم ویران شده است. اما تنها حاکم جباری که هم حرم امام هشتم در مشهد را منفجر کرده و هم مرقد دو امام شیعه در سامرا را ویران کرده، همین خامنه ای است. راستی که اسلام در تمام تاریخ حیاتش، دشمنی بزرگتر، مخرب تر و خبیث تر از ولایت فقیه نداشته است.

 

خواهران و برادران گرامی!
خلع ید از رژیم ولایت فقیه در تمام کشورهای منطقه، یک راه حل عملی و در دسترس است زیرا در مقابل این رژیم، آلترناتیو دموکراتیک مردم ایران وجود دارد که تضمین کننده آینده یی بر اساس صلح و بردباری و دموکراسی است. آخوندها هر مخالفتی علیه نظام استبدادی خود را با برچسب آمریکایی و غربی خنثی می کنند، اما در برابر این مقاومت، درمانده اند. زیرا این مقاومت به اعتبار نیروی محوری خود، مجاهدین خلق ایران، آنتی تز فکری و فرهنگی این رژیم است و بنیادگرایی اسلامی را در ایران و کل منطقه افشا کرده است.
از سه دهه پیش، رودر روی اسلام پناهی فریبکارانه خمینی، مسعود رجوی، پرچم اسلام دموکراتیک را برافراشت و نشان داد که آموزه های قرآن و اسلام در همه عرصه ها با ولایت فقیه مغایر است.
او نشان داد که هرچه از جنس استبداد و تحمیل است، با روح قرآن بیگانه است. چرا که اسلام دین آزادی است.
با همین درک از اسلام، مقاومت ایران به ویژه مجاهدین، ایده خلافت و امپراطوری اسلامی را که خمینی علمدار آن بوده است، یک رویکرد قرون وسطایی، توسعه طلبانه و جنگ افروزانه دانسته و در سه دهه اخیر پیوسته نخستین افشاگر آن بوده است. با همین درک، ما از جدایی دین و دولت و از اصل آزادی مذهب دفاع می کنیم.
آخوندها با تفسیرهای تحریف آمیز از آیات قرآن، با احادیث جعلی، با حربه فتوا و با زور و ارعاب، یک دین دولتی برقرار کرده اند. اما اسلام دین آزادی است.
ویضع عنهم اصرهم والاغلال الّتی کانت علیهم. (سوره اعراف- آیه 157)
اسلام آمده است که زنجیر ها را از دست و پای مردم باز کند. آمده است که قفلها را از زبانها باز کند. و اندیشه ها را آزاد سازد.
الّذین یستمعون القول فیتّبعون احسنه (سوره زمر- آیه 17)
بله، اسلام آمده است که آدمی را در حریت و کرامت به اوج برساند. پس این دین حنیف کجا و افراطی گری و آیین خشونت و ترور تحت نام اسلام کجا؟ اسلام کجا و قتل خودسرانه و آزار مردم به بهانه اجرای احکام شریعت کجا؟
اسلام کجا و سرکوب زنان و تحمیل پوشش اجباری به آنها کجا؟ اسلام کجا و تخریب مساجد و غارت اموال عمومی کجا؟ مگر سوره های قرآن با نام رحمان و رحیم آغاز نمی شود؟
پس چرا آیین توحش خود را اسلام نامیده اید؟
وای بر دینفروشان حاکم و وای بر همه آنها که دست و پا بریدن و چشم از حدقه درآوردن و سنگسار را از خمینی آموخته اند. زیرا به همان جاهلیتی بازگشته اند که محمد (ص) برای امحاء آن برانگیخته شد.
وای بر آخوندهای حاکم بر ایران که دست جوانان محروم و گرسنه را به خاطر سرقت قوت لایموت قطع می کنند اما همدستان خود را در چپاول عظیم ثروت ایران آزاد گذاشته اند.
وای به شما که دین پاک خدا را وسیله قدرت پرستی کرده اید. وای بر کسانی که در مقابل بدترین فجایع این رژیم، رضایتمندانه سکوت می کنند و وای برآنها که وقتی ملتهای ما را با قتل عام و بمباران و شلاق و اختناق قلع و قمع می کنند کلامی بر زبان نمی آورند. راستی که روح اسلام از این شرعیات قدرت پرستانه بیزار است.
اسلام همچنین آمده است که مدارا و صلح و همزیستی را میان نژادها، اقوام و مذاهب و ادیان گوناگون برقرار کند.
قل یا أهل الکتاب تعالوا الی کلمةٍ سواءٍ بیننا و بینکم. (سوره آل عمران ـ آیه 64)
و آنچه اصل شمرده می شود، عمل صالح است، خواه از پیروان این دین باشد یا آن دین.
انّ الّذین آمنوا و الّذین هادوا و النّصاری و الصّابئین من آمن باللّه و الیوم الآخر و عمل صالحاً فلهم اجرهم عند ربّهم. (سوره بقره- آیه 62)
پس این فرقه گرایی مذهبی و این جنگ شیعه و سنی که خمینی گرایی محض است، چه ربطی به حقیقت اسلام دارد؟
در عراق اهل سنت را از حقوق سیاسی و اجتماعیشان محروم کرده اند و در داخل ایران عده زیادی از هموطنان اهل سنت ما را زندانی یا اعدام کرده اند. هم اکنون دهها نفر از آنها در زندانهای خامنه ای تحت حکم اعدام قرار دارند.
اما رودر روی این رژیم، ما این کلام درخشان علی (ع) را پیشاروی خود داریم که به مالک اشتر گفت: مردم دو دسته اند یا با تو برادر دینی اند یا در آفرینش مانند تو هستند.
ما رودر روی این رژیم، اهل سنت را خواهران و برادران گرامی خود می دانیم. آنها چه در ایران، چه در عراق، باید از حقوق سیاسی و اجتماعی متساوی از جمله حق مشارکت برابر در حاکمیت برخوردار باشند. و صلح و آزادی و دموکراسی در سراسر این منطقه در گرو رعایت حقوق آنها و پیروان سایر مذاهب و ادیان است.
به نام یک زن مسلمان و هم صدا با همه آنها که از پیام حقیقی اسلام یعنی رحمت و آزادی دفاع می کنند، اعلام می کنم که از نظر ما هر چیزی که بر اجبار و اکراه و تحمیل بنا شده باشد، اسلام نیست. پیام اخص اسلام آزادی است.
بله پیام اسلام آزادی است نه بردگی دینی،
پیام اسلام آزادی است نه بردگی جنسی،
پیام اسلام آزادی است نه فاشیسم و دیکتاتوری.

مقاومت ایران و در محور آن مجاهدین خلق ایران با یک ایستادگی بی نظیر، بیشترین بها را در مقابله با افراطی گری، بنیادگرایی، جنگ افروزی و خونریزی تحت نام اسلام پرداخته است. این انگیزه اصلی آخوندها در کشتار و قتل عام آنها و کارزار عظیم و بی وقفه دروغپردازی و شیطانسازی علیه این مقاومت است.
با این همه از جانب مقاومت ایران می گویم که ما مفتخریم که در زمانه یی که منطقه و کل جهان را، بلای خشونت و تخریب و افراطی گری با نقاب مذهب تیره و تار کرده است، در صف مقدم نبرد با آنها هستیم.
بله، یک جریان سازمانیافته معتقد به اسلام راستین وجود دارد. جنبشی که آماده فداکاری و قیمت دادن برای این نبرد است و توانسته با پایداری خود رایت اسلام روشنا و بردبار را در برابر بنیادگرایی و تاریک اندیشی و توحش به اهتزاز درآورد.
راستی اگر این جنبش نبود، و اگر چنین راه حل و الگوی سمت دهنده یی را مسعود از روز اول به وجود نیاورده بود، منطقه خاورمیانه باید صد برابر بیش از این قیمت می داد. ایستادگی در مقابل هیولای بنیادگرایی و بانکدار جهانی تروریسم که برای سلاح اتمی خیز برداشته، البته بسیار سهمگین است. اما خوشبختانه پیشرفت ملتها و جنبش آنها برای آزادی به خصوص در ایران، به این ضرورت تاریخی پاسخ داده است. مجاهدان آزادی در لیبرتی، امروز پیشتازان این نبردند و قیمت سنگین این رویارویی را پرداخته اند.
مجاهدین 12سال است که در بازداشت خانگی به سر می برند و تحت یک محاصره ضدانسانی شامل محاصره درمانی قرار دارند. در هشت سال اخیر، اشرف و لیبرتی 26 بار مورد حمله قوای دولت مالکی قرار گرفته که نتیجه آن شهادت 136 مجاهد خلق، مجروح شدن 1375نفر و به گروگان گرفته شدن هفت نفر بوده است.
این روزها بیست و ششمین سالگرد فروغ جاویدان، حماسه بزرگ مقاومت برای آزادی ایران است و دو روز دیگر، پنجمین سالگرد حمله قوای نخست وزیری عراق به اشرف در ششم و هفتم مرداد سال 1388 است که به دستور خامنه ای صورت گرفت. سلامهای بی پایان به شهیدان این پایداریها و حماسه بزرگ فروغ جاویدان.
از خرداد ماه که جنگ و بحران امنیتی در عراق صورت حادی به خود گرفته، تهدیدها علیه جان مجاهدان لیبرتی به مراتب بیشتر شده است.
رژیم ایران و دست نشاندگان عراقیش تلاش می کنند تا با بهره برداری از شرایط کنونی عراق برای اقدامات سرکوبگرانه و جنایتکارانه علیه مجاهدان لیبرتی زمینه سازی و بهانه جویی کنند.
در چنین شرایطی، ملل متحد و ایالات متحده، باید بر طبق تعهدات خود و مطابق قوانین بین المللی به انتقال فوری همه آنها به اروپا یا آمریکا مبادرت کنند و تا آن زمان اقدامهای اضطراری و فوری برای حفاظت آنها در کمپ لیبرتی به عمل بیاورند. ناظران ملل متحد و یک واحد کلاه آبی به طور دائمی در لیبرتی مستقر کنند و حکومت عراق را وادار کنند که هفت گروگان اشرفی را آزاد کند.

حضار محترم
در آستانه عید سعید فطر دعا می کنیم که صلح، آزادی، بردباری و همبستگی، در فلسطین و عراق و سوریه و در تمام کشورهای منطقه برقرار شود.
خدایا به ملتهای این منطقه کمک کن که یک خاورمیانه بدون ولایت فقیه و عاری از افراطی گری و بنیادگرایی و دیکتاتوری به پا کنند.
بارخدایا، به زندانیان سیاسی ما در سیاهچالهای خامنه ای در سراسر ایران ایستادگی، استقامت و پایداری و رهایی عطا کن.
خدایا به مجاهدان آزادی عزم صدچندان عطا کن و آنها را موفق و پیروز بدار.
خدایا، روز آزادی ملت ایران را نزدیک کن!
ربّنا اغفر لنا ذنوبنا و إسرافنا فی أمرنا و ثبّت أقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین [آل عمران ـ 147]
متشکرم.

۱۳۹۳ مرداد ۲۷, دوشنبه

خانم مریم رجوی در مجلس ملی فرانسه: روابط اقتصادی با رژیم ایران باید مشروط به توقف اعدام و شکنجه شود

خانم مریم رجوی در مجلس ملی فرانسه: روابط اقتصادی با رژیم ایران باید مشروط به توقف اعدام و شکنجه شود

«خاورمیانه و جهان اسلام، مملو از بحرانهایی است که نه تنها سرنوشت منطقه، بلکه تا اندازه زیادی سرنوشت اروپا و جهان به آنها گره خورده است. دیکتاتوری مذهبی ایران، عامل اصلی ایجاد این بحرانهاست به همین خاطر، اتخاذ یک سیاست قاطع در مقابل این رژیم، نه فقط ضرورت حل بحران در ایران و منطقه، بلکه نیاز صلح بین المللی است. فرانسه با همه سوابق و ظرفیتها می تواند در اتخاذ چنین سیاستی در سطح بین المللی نقش تعیین کننده داشته باشد. از این رو ما جامعه بین المللی و به خصوص دولت فرانسه را دعوت می کنیم که:
اولاً: در زمینه مذاکرات هسته یی باید پروتکل الحاقی را به رژیم تحمیل کرد و غنی سازی و برنامه موشکی رژیم را به طور کامل متوقف کرد.
ثانیاً: ادامه روابط اقتصادی باید مشروط به توقف نقض حقوق بشر و پایان اعدام و شکنجه باشد. شورای امنیت باید در مورد یورش وحشیانه به اوین و اعدامهای جمعی رژیم ایران، تحقیقات کند و مسئولان جنایت علیه بشریت را به عدالت بسپارد.
از سازمان ملل و آمریکا و اروپا می خواهیم که تحقیقات مستقل در مورد کشتار در اشرف و لیبرتی را پیش ببرند. این بالاترین تضمین برای توقف این جنایات است. باید دولت عراق مجبور شود که اجازه تأمین الزامات امنیتی را در لیبرتی بدهد».


آقای رئیس!
خانمها و آقایان نماینده!
می خواستم قبل از هر چیز از شما بابت برگزاری این جلسه در این جا، در خانه دموکراسی فرانسه، تشکر کنم. به طور خاص از کمیته پارلمانی برای ایران دموکراتیک، به خاطر زحماتی که برای دفاع از ارزشهای جهانشمول و حمایت از مبارزه مردم ایران برای آزادی و دموکراسی می کشد، سپاسگزارم.
وضعیت حقوق بشر در ایران، بحرانی است. از زمان انتخاب روحانی تا کنون بیش از 700نفر در ایران اعدام شده اند.
روز 17آوریل، فاشیسم دینی حاکم بر ایران، در یک یورش وحشیانه برنامه ریزی شده، به زندانیان سیاسی در زندان اوین، شمار زیادی از آنان را به شدت مجروح و مصدوم کرد و مانع انتقال مجروحان به بیمارستان شد و در برابر خشم مردمی و اعتراضات خانواده ها طبق معمول رژیم می خواست تقصیر را به گردن قربانیان بیندازد. متأسفانه این جنایات توسط دولتهای غربی نادیده گرفته شده و حتی اکثر آنها از یک محکومیت ساده هم دریغ کرده اند.

با روی کارآمدن روحانی عده یی تلاش کردند که چنین وانمود کنند که تغییری در راه است. جامعه بین المللی امیدوار بود که بتواند تهدیدات برنامه اتمی نظامی رژیم را خنثی کند.
رژیم نیز که در وضعیت وخیم اقتصادی است، برای برداشته شدن تحریمهای بین المللی، توافقنامه ژنو را امضا کرد. اما این توافقنامه، تنها برنامه دستیابی رژیم به بمب هسته یی را به تعویق انداخته است. رژیم توانسته سایتهایش را حفظ کند و حتی توان غنی سازی خود را بالا ببرد. به موازات آن، برنامه موشکهای بالستیک خود را بدون نگرانی ادامه می دهد. خامنه ای ولی فقیه رژیم اخیراً در دیدار با متخصصان و کارگزاران برنامه هسته یی رژیم گفت که هیچ یک از دستاوردهای هسته یی رژیم برچیده نخواهد شد.
همزمان رژیم، به دامن زدن به بحران منطقه ادامه می دهد و با هزاران پاسدار، نیروهای عراقی وابسته به خود و حزب الله لبنان، عامل اصلی جنگ در سوریه است. همچنین حکومت عراق و گروه های اصلی تروریستی در منطقه را کنترل می کند.
بیهوده نیست که روحانی، سفیری را برای نمایندگی رژیم در سازمان ملل انتخاب می کند که یک گروگانگیر بوده و در ترور محمد حسین نقدی، نماینده شورای ملی مقاومت ایران در رم، در سال 1371 شرکت داشته است. البته رژیم او را بهترین دیپلومات خود معرفی کرد. در این رابطه حقیقت را می گوید چرا که بهترین دیپلومات این دیکتاتوری، تنها یک گروگانگیر و یک تروریست می تواند باشد.
رژیم می خواست وانمود کند که با کش دادن مذاکرات، بحرانهایش را علاج خواهد کرد؛ اما تورم 35 در صدی و بیکاری با نرخ 30در صد، رژیم را با یک جامعه شورشی مواجه کرده است. در نتیجه، رژیم بیش از هر زمان دیگر، خود را با خطر سرنگونی و روحیه مقاومتی که در حال گسترش است، مواجه می بیند.
همزمان با افزایش اعدامهای روزانه در ایران، رژیم، سرکوب مجاهدان اشرف و لیبرتی را از طریق دولت دست نشانده اش در عراق افزایش داده است. در آستانه شروع مذاکرات اتمی، قتل عام در اشرف در اول سپتامبر، سازمان داده شد و فشارهای روزمره در کمپ لیبرتی، همراه با محاصره پزشکی و غذایی، افزایش پیدا کرده است. روز 8اردیبهشت، محمد بابایی، نوزدهمین شهید محاصره پزشکی در لیبرتی، به شهادت رسید. از سرنوشت گروگانهای اشرفی، که در روز 10شهریور1392 توسط نیروهای عراقی ربوده شدند نیز، هیچ خبری در دست نیست.
من در این جا مایلم به فرانسه به خاطر آزادی چهار خبرنگار گروگان فرانسوی در سوریه، تبریک بگویم. همبستگی و اتحاد جامعه فرانسه و احزاب سیاسی در این زمینه، یک نمونه بارز بود. ما امیدواریم که فرانسه در زمینه حفاظت از ساکنان لیبرتی و نجات جان گروگانهای اشرف، پیشتاز باشد. به خصوص که آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل، تحقیقات مستقل در رابطه با جنایات نیروهای مالکی در اشرف و لیبرتی را به فراموشی سپرده اند و با بی عملی در رابطه با حفاظت ساکنان، دست رژیم ایران و دولت عراق را برای جنایات بیشتر باز گذاشته اند. آن هم در شرایطی که جنگ و بحران و بی ثباتی در عراق تهدید در لیبرتی را به طور خطرناکی بالا برده است.
متأسفانه اکنون کشورهای غربی، با مشغول شدن به مذاکرات هسته یی و به طمع منافع تجاری، حقوق بشر در ایران و حفاظت از ساکنان لیبرتی را به فراموشی سپرده اند.
اسفبارتر این که در چنین شرایطی رژیم از سفر هیأتهای پارلمانی و تجاری اروپایی استفاده می کند تا به مردم ایران و به زندانیان سیاسی بگوید به رغم کشتار و اعدام و شکنجه، غرب در طرف نظام آخوندی است. من در این جا از پارلمانترها و صاحبان صنایع می خواهم که مثل بسیاری در اروپا که سفرهای خود را به ایران لغو کردند و حاضر نشدند کارت سفید برای جنایات بیشتر به رژیم بدهند، این دعوتها را رد کنند.
 
 

دوستان عزیز!
خاورمیانه و جهان اسلام، مملو از بحرانهایی است که نه تنها سرنوشت منطقه، بلکه تا اندازه زیادی سرنوشت اروپا و جهان به آنها گره خورده است. دیکتاتوری مذهبی ایران، عامل اصلی ایجاد این بحرانهاست به همین خاطر، اتخاذ یک سیاست قاطع در مقابل این رژیم، نه فقط ضرورت حل بحران در ایران و منطقه، بلکه نیاز صلح بین المللی است. فرانسه با همه سوابق و ظرفیتها می تواند در اتخاذ چنین سیاستی در سطح بین المللی نقش تعیین کننده داشته باشد. از این رو ما جامعه بین المللی و به خصوص دولت فرانسه را دعوت می کنیم که:
اولاً: در زمینه مذاکرات هسته یی باید پروتکل الحاقی را به رژیم تحمیل کرد و غنی سازی و برنامه موشکی رژیم را به طور کامل متوقف کرد.
ثانیاً: ادامه روابط اقتصادی باید مشروط به توقف نقض حقوق بشر و پایان اعدام و شکنجه باشد. شورای امنیت باید در مورد یورش وحشیانه به اوین و اعدامهای جمعی رژیم ایران، تحقیقات کند و مسئولان جنایت علیه بشریت را به عدالت بسپارد.
از سازمان ملل و آمریکا و اروپا می خواهیم که تحقیقات مستقل در مورد کشتار در اشرف و لیبرتی را پیش ببرند. این بالاترین تضمین برای توقف این جنایات است. باید دولت عراق مجبور شود که اجازه تأمین الزامات امنیتی را در لیبرتی بدهد
ما خواهان انتقال سریع مجاهدان لیبرتی، به خصوص بیماران و مجروحان، به اروپا و آمریکا هستیم. ما در زمینه حقوق بشر و حفاظت ساکنان لیبرتی روی حمایت شما یعنی حمایت ارزشمند نمایندگان فرانسه حساب می کنیم.

خانمها، آقایان!
حضور گسترده شما در این جا، با تمامی تمایلات و اعتقادات از راست و چپ، برای دفاع از ارزشهای مشترک و حقوق بشر علیه فاشیسم مذهبی نمایانگر رد کردن قاطع اطلاعات نادرست پخش شده توسط ملایان است.
به امید روزی که مردم ایران بتوانند دوستان دوران سختی خود را در ایرانی رها شده از بنیادگرایی مذهبی، ارج بگذارند، ایرانی دموکراتیک و بر اساس جدایی دین از دولت.
متشکرم.

سخنرانی مریم رجوی در گردهمایی «همه برای آزادی» -ویلپنت، پاریس

سخنرانی مریم رجوی در گردهمایی «همه برای آزادی» -ویلپنت، پاریس

«تأکید می کنم که مذاکره با فاشیسم دینی و کمک خواستن از آن برای حل مسأله عراق و مهار بحران، نتیجه یی جز فرو بردن مردم عراق در باتلاق کشتار و جنگ داخلی ندارد.
من یازده سال پیش گفتم که خطر سلطه رژیم آخوندها بر عراق، صد بار بیشتر از خطر اتمی است. و این اثبات شد. حالا زهر از دست دادن عراق برای آخوندها، صد بار کشنده تر از زهر اتمی است.

بگذارید در همین جا بر مسئولیت آمریکا و دبیرکل ملل متحد در قبال امنیت و حفاظت و سلامت مجاهدان زندانی در لیبرتی، تأکید کنم. ما بارها از آمریکا خواسته ایم ولو به طور موقت، مجاهدان لیبرتی را با هزینه خود ما به آمریکا یا یک کشور اروپایی منتقل کند. این کار، عملی بوده و هست؛ هم چنان که آمریکا آن را در گذشته در کردستان عراق و در بالکان، انجام داده است.

تردیدی نیست که هیچ حمله یی به لیبرتی بدون دخالت و هماهنگی دولت عراق، امکانپذیر نیست. پس دولت آمریکا حداقل باید حکومت عراق را از هر گونه حمله و تعرض و محدودیت علیه مجاهدان لیبرتی، باز دارد. و آن را وادار کند که هفت گروگان اشرفی را آزاد کند. باید امنیت لیبرتی را تضمین کند و باید به محاصره ضدانسانی پایان دهد و حقوق پناهندگی مجاهدان لیبرتی تا نفر آخر باید تأمین شود. همچنین سازمان ملل باید به ویژه در شرایط کنونی عراق، یک واحد کلاه آبی در لیبرتی مستقر کند».



به نام خدا،
به نام ایران،
به نام آزادی،
به نام مقاومت و ارتش آزادی،
و به نام شهیدان و زندانیان سیاسی، زندانیان آرمان و ایستادگی.
درود بر همه شما که از پنج قاره جهان در این جا حاضرید و سلام بر شما شخصیتها، سخنگویان و نمایندگان 69 کشور جهان که برای همبستگی با مردم و مقاومت ایران به این جا آمده اید.
هم چنین، یاد مرد بزرگ عدالت و حقوق بشر، آقای موریس بوسکاور، شهردار فقید تاورنی را گرامی می داریم.
سلام بر مجاهدین، از اشرف و سردار خیابانی تا صدیقه و ندا و غلامرضا خسروی، مشعلهای راهنما و قهرمانان راهگشای نبرد 33ساله با ارتجاع مذهبی.
سلام بر ملتهای به پاخاسته سوریه و عراق و کارزار آنها برای آزادی و دموکراسی و علیه تروریسم و بنیادگرایی.

هم میهنان!
ما در لحظه حساسی از تاریخ ایران و خاورمیانه هستیم؛ نقطه عطفی که از مهمتر ین واقعیت دوران کنونی تأثیر پذیرفته است. این واقعیت، فاز پایانی رژیم ولایت فقیه است.
انفجار خشم مردم عراق، اشغالگری ولایت فقیه بر این کشور را به لرزه انداخته و سرمایه گذاری یازده ساله آخوندها در عراق، برباد رفته است؛ آخوندهایی که می خواستند از سرکشیدن جام زهر اتمی طفره بروند، حالا زهر شکست در عراق، تمامی رژیمشان را فراگرفته است.
از روز اول، عراق به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک ویژه اش، مهم ترین طعمه ولایت فقیه برای صدور ارتجاع و تروریسم بود. جنگ هشت ساله خمینی با شعار «فتح قدس از طریق کربلا»، اشغال عراق و عتبات مقدسه را مد نظر داشت. در آن زمان، ارتش آزادیبخش ملی، با بیش از 100 رشته نبرد، و سرانجام، آزادسازی شهر مهران و آمادگی برای حرکت به سوی تهران، جام زهر آتش بس را به کام خمینی ریخت.
جنگ خانمانسوز، متوقف شد؛ اما پانزده سال بعد، پس از حمله آمریکا به عراق، ولایت فقیه به آرزوی دیرینه خود رسید. نیروی تروریستی قدس، با مزدبگیرانی که هشت سال پیش، اسامی 32هزار نفر از آنها را منتشر کردیم، بر مقدرات مردم عراق، مسلط شدند.
راستی همین امروز، قاسم سلیمانی سرکرده نیروی قدس و 200تن دیگر از سران سپاه جهل و جنایت در بغداد چه می کنند؟ از یک دهه پیش، میلیونها نفر از مردم عراق، در بیانیه های امضا شده تأکید کردند که آنها ابتدا با ”جنگ پنهان و اشغال اعلام نشده“ از طرف رژیم مواجه شدند و سپس با اشغال آشکار و حتی انفجار حرم مقدس در شهر سامرا.
در همان زمان، 5 میلیون و 200هزار نفر از مردم عراق، خواستار خلع ید از رژیم ایران در کشورشان شدند.
در دی ماه 84 احمدی نژاد گفت: «خداوند ثمره اشغال دو کشور همسایه (عراق و افغانستان) را در دامن ایران قرار داد».
و در شهریور 86، علی لاریجانی اعلام کرد همه کسانی که در عراق حاکمیت دارند، «حرف شنوی از ما دارند» و «از دوستان ما هستند…».
این سند درخواست سلاح از نیروی تروریستی قدس، از سوی حزب حاکم در عراق در اردیبهشت سال 83 است. است.
شخصیتهای آمریکایی، اروپایی و عرب حاضر در این جا، در سالهای اخیر، بارها گفته اند که عراق در سینی طلایی به ملایان حاکم بر ایران تقدیم شده است؛ کشوری با یک حکومت دست نشانده و تحت امر ولی فقیه، با آزادیخواهان و روشنفکران سرکوب شده، با جامعه مسیحی منفجر شده، با قلع و قمع اهل تسنن، با بمب و ترور و انفجارهای روزانه و با 26 بار حمله به اشرف و لیبرتی و محاصره مرگبار، با شهیدان و مجروحان بسیار و با گروگانگیری و بازداشت دستجمعی.
ژنرال اودیرنو در مرداد 86 گفت: 73 درصد تلفات نیروهای آمریکایی به خاطر حملات شبه نظامیان مزدور رژیم ایران است.
آری، اشتباه تاریخی دولت آمریکا این بود که رژیم ولایت فقیه را در عراق، بخشی از راه حل به حساب آورد و به حاکمیت مشترک با آن تن داد. متقابلاً رزمندگان آزادی ایران، که در جنگ در عراق، طرف متخاصم نبودند، به شدیدترین صورت، بمباران شدند. و سلاحهایشان ما به ازای حفاظت خیانت شده، ابتدا گردآوری و بعداً مصادره شد.
در این سالها، و مخصوصاً از بهمن سال 89، مردم عراق، صدها بار با شعار اخراج رژیم ایران، تظاهرات کردند. تحصن ها و تظاهرات مسالمت آمیز، بیش از یک سال در 6 استان عراق، ادامه یافت. مخالفت با سلطه رژیم ایران، به رویارویی اصلی در عراق تبدیل شد.
قیام در موصل و سایر شهرها در عراق، قبل از همه بیت العنکبوت خامنه ای را غافلگیر کرد و سپاه پاسداران را لرزاند. رژیم، بیهوده سعی کرد با برچسب تروریسم و خلاصه کردن خیزشهای میلیونی در نیروهای افراطی، با قیام مردم عراق مقابله کند. در حالی که رهبران عشایر و مردم عراق، در هفته های اخیر بارها هر گونه افراطیگری و تروریسم و حمله و تعرض به غیرنظامیان را قویاً محکوم کرده اند.
آنها تأکید کرده اند که خودشان با تروریسم و القاعده در عراق، در جنگ بوده اند و باز هم برای آن آماده اند. و به این بهانه نمی توان تروریسم حکومت مالکی و رژیم ایران را که مسبب این وضعیت است، دور زد و نادیده گرفت.
امروز فارغ از هر تحلیل و نظری در مورد تحولات عراق، یک اجماع گسترده در عراق و در منطقه و در سطح بین المللی وجود دارد. همه می گویند وضعیت کنونی در این کشور، ناشی از انحصارطلبی و سرکوبگری مالکی است. بنابراین، راه حل یکی بیش نیست و آن هم، کنار گذاشتن مالکی است. راه حل، خلع ید از رژیم ایران است و تشکیل یک دولت دموکراتیک و فراگیر.

در همین جا تأکید می کنم که مذاکره با فاشیسم دینی و کمک خواستن از آن برای حل مسأله عراق و مهار بحران، نتیجه یی جز فرو بردن مردم عراق در باتلاق کشتار و جنگ داخلی ندارد.
من یازده سال پیش گفتم که خطر سلطه رژیم آخوندها بر عراق، صد بار بیشتر از خطر اتمی است. و این اثبات شد. حالا زهر از دست دادن عراق برای آخوندها، صد بار کشنده تر از زهر اتمی است.

در این سالها مقاومت ایران، درست مثل روشنگری در موضوع اتمی، در خط مقدم روشنگری درباره دخالتها و جنایتهای رژیم آخوندها در عراق نیز بوده است. مقاومت ایران با پرداخت سنگین ترین بها در برابر دیو بنیادگرایی ایستاد و گفت: دشمن اصلی مردم ایران و تمام منطقه، رژیم ولایت فقیه است و باید سرنگون شود.
و درود بر قهرمانان این ایستادگی به ویژه 52 فاتح حماسه اشرف، و در رأس آنها، زنان والامقام زهره و گیتی، میترا و ژیلا و مریم و فاطمه که این گردهمایی با نام آنها پرافتخار شده است.
بگذارید در همین جا بر مسئولیت آمریکا و دبیرکل ملل متحد در قبال امنیت و حفاظت و سلامت مجاهدان زندانی در لیبرتی، تأکید کنم. ما بارها از آمریکا خواسته ایم ولو به طور موقت، مجاهدان لیبرتی را با هزینه خود ما به آمریکا یا یک کشور اروپایی منتقل کند. این کار، عملی بوده و هست؛ هم چنان که آمریکا آن را در گذشته در کردستان عراق و در بالکان، انجام داده است.
تردیدی نیست که هیچ حمله یی به لیبرتی بدون دخالت و هماهنگی دولت عراق، امکانپذیر نیست. پس دولت آمریکا حداقل باید حکومت عراق را از هر گونه حمله و تعرض و محدودیت علیه مجاهدان لیبرتی، باز دارد. و آن را وادار کند که هفت گروگان اشرفی را آزاد کند. باید امنیت لیبرتی را تضمین کند و باید به محاصره ضدانسانی پایان دهد و حقوق پناهندگی مجاهدان لیبرتی تا نفر آخر باید تأمین شود. همچنین سازمان ملل باید به ویژه در شرایط کنونی عراق، یک واحد کلاه آبی در لیبرتی مستقر کند.

هموطنان، دوستان عزیز!
مرحله پایانی رژیم ولایت فقیه، خود را در پنج نشانه بزرگ ظاهر می کند:
آمادگی اجتماعی برای قیام و آزادی، شکاف فزاینده در رأس رژیم، عقب نشینی آخوندها از برنامه بمب سازی، فرو رفتن رژیم در دو جنگ کثیف در عراق و سوریه و مهمتر از همه، آمادگی مقاومتی که می تواند تحولات را به سوی سرنگونی دیکتاتوری دینی، و آزادی مردم و میهنش پیش ببرد.
سال گذشته در نمایش انتخابات، خامنه ای در تحمیل کاندیدای مطلوبش، شکست خورد. او در وحشت از قیام مردم، به کاندیدای باند رقیب، تن داد. روی پنهان سکة وحشت اما، ترس از مقاومتی بود که 9ماه قبل از آن، لیست و راهبند تروریستی را که به رژیم اطمینان خاطر می داد، از سر راه برداشته بود.
بعد از روی کارآمدن آخوند روحانی که با شعار اعتدال به میدان آمده بود، پشتیبانان آنها فریاد کشیدند که راه برون رفت رژیم از بحران بزرگش پیدا شد. ما گفتیم به عکس، رژیم ولایت فقیه به مراتب ضعیف تر از قبل شده است. با این حال، بفرمایید این گوی و این میدان. ببینیم با آزادی و حقوق بشر، با برنامه تولید بمب هسته یی و با سیاست تجاوزکارانه در عراق و سوریه، چه می کنید.
حالا نگاه کنید که آخوند روحانی، مسیر هشت ساله خاتمی را فقط در هشت ماه طی کرده است:
-نه برای مردم ایران، رفاه اقتصادی و حقوق بشر آورده و نه برای رژیم، ثبات و استحکام. در عوض، سرکوب و اعدام به طرز بی سابقه یی افزایش یافته است.
-معادل بیش از نیمی از بودجه عمومی در دولت روحانی، صرف سرکوب و جنگ افروزی می شود. زیرا این رژیم از خطر اعتراض و خیزش مردم می هراسد.
-امروز، 67 درصد واحدهای صنعتی تعطیل شده، ارزش پول رسمی، 80 درصد سقوط کرده، سیستم بانکی، ورشکست شده، نظام کشاورزی ویران شده، نیمی از شهرهای کشور دچار کم آبی است، محیط زیست به فاجعه کشیده شده است. و چنان فقری جامعه را فراگرفته که بیشتر مردم، به یارانه نقدی که در روز فقط 42سنت است، نیازمند شده اند.
آخوندهای حاکم، همه چیز را صرف سرکوب و جنگ افروزی و تروریسم کرده اند و این، علت اصلی تورم و فقر و گرسنگی مردم ایران است.
این روزها آخوند روحانی بیهوده می کوشد ساختار رژیم ضدتاریخی ولایت فقیه را با صدقه و سبد کالا حفظ کند! بحران اقتصادی کشور، راه حلی جز سرنگونی رژیم ولایت فقیه ندارد.

هم میهنان!
همه شما می دانید که رژیم ولایت فقیه، پروژه اتمی را ضامن بقایش می دانست و می داند. پروژه یی که از سه دهه پیش، توسط مقاومت ایران فاش شده است. زیرا ما بارها اعلام کرده ایم که خواهان یک ایران غیراتمی بوده و هستیم.
ما پیوسته خواهان عقب نشینی و زهر خوردن ملایان در این پروژه ضدایرانی بوده ایم. برنامه یی که به نوشته اکونومیست، بیش از 300میلیارد دلار خرج برداشته. یکی از وزرای احمدی نژاد اخیراً فاش کرد که این پروژه، سالانه بیش از 160میلیارد دلار به ایران ضرر می زند.
راستی بدون افشاگریها و کارزار جهانی مقاومت، و بدون فشار و تحریم، آیا این رژیم تا همین اندازه هم واپس می نشست؟ روشن است که خیر. زیرا آخوندها، زبانی جز زبان قدرت و قاطعیت نمی فهمند و حالا که در تلi اتمی افتاده اند، اگر فریبکاری و زمان خریدن ادامه پیدا کند، وضعیت بدتر می شود.
حال آن که اگر نیش اتمی افعی کشیده شود، تعادل درونی رژیم به هم می خورد و راه قیامهای کمین کرده، باز می شود. یعنی در هر حال این رژیم، راه پس و پیش ندارد.
حتی اگر همین امروز، به فرض محال، تمام تحریمها لغو شوند، باز هم نخواهید توانست اقتصاد در حال فروپاشی و این رژیم در حال احتضار را نجات دهید.
در این جا از جانب مقاومت و مردم ایران به آقایان 5+1 هشدار می دهم که مبادا در وین و در ژنو، بر سر حقوق بشر مردم ایران، معامله کنید و به آنها امتیاز بدهید.
رژیم آخوندها را وادار کنید تمامی برنامه بمب سازی اتمی و غنی سازی و آب سنگین را برچینند. آنها را وادار کنید تمامی قطعنامه های شورای امنیت و شورای حکام را اجرا کنند. این رژیم باید به پروتکل الحاقی و بازرسیهای بین المللی از تمام مراکز مشکوک، اعم از اتمی و نظامی، بدون قید و شرط تن بدهد.

هموطنان!
مهلکه دیگر خامنه ای، فرو رفتن در جنگ با مردم سوریه است؛ جنگی با 200هزار کشته، جنگی با یازده میلیون آواره و جنگی که خامنه ای با خون و پول ایرانی در آن شریک شد، تا از سقوط دیکتاتور سوریه جلوگیری کند.
ولایت فقیه، به گفته خودش، از عراق و سوریه و لبنان، به عنوان «عمق استراتژیکی» خود استفاده می کند. معنی آن این است که سوریه و عراق، دیوارهای حفاظتی این رژیم محسوب می شوند و اگر این جبهه ها فرو بریزد، آخوندها باید در تهران از خود دفاع کنند. و در آن جا به سرعت فرو می ریزند.
ما بار دیگر جامعه جهانی را به حمایت از انقلاب و ارتش آزاد سوریه و ا ئتلاف ملی نیروهای انقلاب و اپوزیسیون سوریه، فرا می خوانیم. درود بر مردم سوریه و شهیدان و قهرمانان پیشتاز آنها.

حالا از تهران تا بغداد و دمشق، از بن بست اتمی تا بحران حقوق بشر و فروپاشی اقتصادی، مقولات و روندهای مهلک و زهرآگین، علیه رژیم ولایت فقیه، فعال شده و بر یکدیگر پیشی می گیرند.
حالا اگر کسی در رسیدن فاشیسم دینی به فینال و سراشیب سرنگونی شک دارد، خوب است 5سال پیش و قیامهای سال 88 را در همین ایام به یاد بیاورد که رژیم به دروازه سرنگونی رسید، اما به ما و مردم ما خیانت شد.
بله ما می گوییم حکومت آخوندها به پایان کار خود رسیده است. ایران ما، تیول مرتجعان ضدایرانی و رژیم ولایت فقیه نیست! ایران ما، دور باطل خاتمی و احمدی نژاد و روحانی نیست! رژیم رکورد دار جهانی اعدام و بانکدار مرکزی تروریسم، باید سرنگون شود!
این حکم تاریخ است! این حکم صد و بیست هزار شهید راه آزادی است! و این فریاد اجتماع امروز ماست که: فاشیسم دینی باید سرنگون شود!

هموطنان!
حقیقت این است که موتور محرک و نیروی اصلی سمت دهنده اوضاع، کشاکش میان رژیم و آمریکا در پرونده اتمی یا جدال میان دو جناح حاکم رژیم نیست.
نبرد اصلی، میان مردم و مقاومت ایران با رژیم ولایت فقیه بوده، هست و خواهد بود؛ مقاومتی که در دل زندانهای سیاسی، کانونهای شورش و اعتراض برپا می کند، در عراق و سراسر خاورمیانه، نیروهای دموکراتیک و ضدارتجاعی را به مقابله با بنیادگرایی و رژیم ولایت فقیه فرا می خواند.
مقاومتی که آنتی تز تروریسم و صدور بنیادگرایی است.
مقاومتی که مجاهدان پاکبازش، 12سال است که در خط مقدم، در سخت ترین شرایط، پایداری تاریخی بی نظیری را ارائه کرده اند؛ با کارزارهای سترگ، از جمله اعتصاب غذای جانکاه 108 روزه که در کشورهای مختلف جهان، تکثیر و شعله ور شد؛ با طولانی ترین تحصن ها که بیش از 3سال است در ژنو ادامه دارد؛ با سلسله یی بی پایان از تظاهرات روزانه در 4 گوشه جهان، و با یاران اشرف نشان و جوامع ایرانیان.
اینها به گویاترین صورت، توانایی و ظرفیت مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آنها را برای تغییر رژیم، نشان می دهد. به قول مسعود، مقاومتی که «صلح و امنیت و دموکراسی و حقوق بشر و ثبات و سازندگی و یک ایران غیراتمی را در این منطقه از جهان، پیشنهاد می کند».
آری، مقاومتی که از کوره گدازان انواع آزمایشها طی 33سال، با سربلندی عبور کرده، قطعاً می تواند به مقصد آزادی و حاکمیت مردم، دست یابد. بله، می توان و باید.

هموطنان!
رژیم آخوندی در داخل و خارج ایران، به توطئه ها و اقدامات گسترده علیه مجاهدین و مقاومت ایران دست می زند. از جمله با هزاران نوشته، صدها کتاب، دهها فیلم و سریال تلویزیونی و صدها نمایشگاه علیه مجاهدین. راستی اینها برای چیست؟ به خاطر این است که از محبوبیت و اثرگذاری همین مقاومت، می ترسند. با این همه، آخوندها مدعیند که این مقاومت در داخل ایران، پایگاهی ندارد! پاسخ ما این است: آزادی و امنیت اعضا و هواداران این مقاومت را تأمین کنید تا یک راهپیمایی در خیابانهای تهران برگزار کنند، آن وقت می بینید که چگونه سراپای رژیمتان را در می نوردند.
آخوندها می گویند: به درازا کشیدن عمر 35ساله رژیمشان، نشانه قدرت آنهاست. پاسخ ما این است: اعدام و شکنجه را متوقف کنید. تا همه ببینند که این رژیم پوسیده حتی 35روز دوام نخواهد آورد.
بله، نقشه مسیر ما این است که اگر برای رسیدن به آزادی، باید از هفت خوان سرکوب و زندان و شکنجه و تیرباران گذشت،
اگر برای رسیدن به آزادی باید از هفت خوان اتهام و شیطانسازی و خنجر و خیانت عبور کرد،
اگر برای رسیدن به آزادی باید از هفت خوان هفتاد ابتلا و آزمایش گذشت،
آری، آری، ما در نبرد آزادی، برای صدها هفت خوان دیگر حاضر و آماده ایم!

هموطنان، حضار محترم!
امروز از شکستهای فاشیسم دینی و دستاوردهای مقاومت ایران صحبت کردیم. اما بزرگترین شکست رژیم در سال92، ناکامی در ضربه زدن به رهبر مقاومت بود. سال گذشته در همین جا، به دسیسه خامنه ای و تجسسهای کوبلر علیه مسعود اشاره کردم.
به موازات آن، بسیج شیطانسازی و جاده صاف کردن برای حمله و جنایت بزرگ در اشرف، بالا گرفت.
سرکردگان رژیم گفتند که برای آنها حمله 10شهریور به اشرف، از عملیات مقابله با فروغ جاویدان، مهمتر بوده است. یک خائن را هم با نیروهای مالکی همراه کرده بودند تا آنها را هر چه سریعتر به مقر فرماندهی در اشرف راهنمایی کند. اما در دستیابی به هدف اصلی خود، شکست خوردند. البته سران رژیم بعد از حمله به اشرف، حقد و کین خود را نسبت به رهبر مقاومت افزایش دادند.
آخر آنچه مسعود بنیاد گذاشته، از شورای ملی مقاومت و ارتش آزادیبخش و مقابله با صدور تروریسم و بنیادگرایی تا انگشت گذاشتن بر پاشنه آشیل ژئوپولیتیکی این رژیم، همه جا سد راه رژیم ولایت فقیه است.
بله آن چه او بنیاد گذاشته، راه و رسم تسلیم ناپذیری است، آیین فدا و صداقت است و درس وفای به عهد است. به خاطر این آرمان و این نسل است که آخوندها از ترس سرنگونی، به خود می پیچند. زیرا نسل مسعود را به چشم می بینند که اراده کرده است به هر قیمت، آزادی مردم ایران را محقق کند.

هم میهنان عزیز!
از اجتماع بزرگمان امروز، به زندانیان سیاسی و خانواده های شجاع آنها درود می فرستیم؛ آنها که با مقاومت خود، رژیم ضدانسانی را با یک جام زهر دیگر در قلمرو حقوق بشر، روبه رو کرده اند.
حمله وحشیانه رژیم به بند 350 زندان اوین، همان کانون شورشی اشرف350، وسیله یی برای ارعاب زندانیان سیاسی و جامعه ایران بود.
درود بر غلامرضا خسروی که خود را با سرخترین و ممنوع ترین نام، یعنی مجاهدین، معرفی نمود و در منتهای بی باکی به قلب ارتجاع شلیک کرد و این چنین آرمانش را جاودانه کرد. غلامرضا /گفت: «من هوادار سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران بوده و هستم»...
مردم ایران از قهرمانی او به خود بالیدند و جوانان از جسارت او درس آزادگی و پیکار گرفتند. زندانیان دلیر از غلامرضا تا دیگر زندانیان مجاهد و مبارز، زندانیان کرد و عرب و بلوچ و اهل سنت که این روزها در معرض اعدام و شهادت هستند، به خوبی اثبات کردند که مقاومتشان با دستهای بسته و در کنج زندانها عین نبرد و کارزار سرنگونی است. مبارزه یی که در آن، جلاد هر دم در مقابل عزم زندانی، به زانو در می آید. و تاریخ گواهی می دهد که تا چنین مبارزه یی هست، دیکتاتورها هرگز در امان نخواهند بود.
سلام بر شهیدان
و سلام بر ایستادگان.

دوستان عزیز!
فرارسیدن ماه مبارک رمضان را به همه مسلمانان، به ویژه به مردم ایران، سوریه، عراق، فلسطین و افغانستان و مجاهدان زندانی در لیبرتی، تهنیت می گویم. باشد که فطر آزادی ملت ایران و ملتهای خاورمیانه، هرچه زودتر فرا برسد.
با درود به شهیدان قیام مردم ایران، عموم هموطنانم را به مقاومت و قیام علیه رژیم ولایت فقیه، فرا می خوانم.
فراخوان برای رهایی ایران اسیر، و ساختن یک میهن آزاد؛ یک جمهوری بر اساس جدایی دین و دولت، برابری زن و مرد، لغو حکم اعدام و یک ایران غیراتمی...

آری
میهنی می سازیم
که در آن قانونی
برتر از خواسته مردم نیست
میهنی میسازیم
که در آن چوبه دار،
نیست جز خاطره یی تلخ و فراموش شده
هیبت جراثقال
می دهد باز
ز سازندگی شهر پیام

میهنی میسازیم
که در آن لغو شده
حکم شوم اعدام... ..

مشق هر روزه فرداها با خط درشت
در همه کوچه و برزن اینست:
نه به شلاق و شکنجه
نه به جراحی گلخند و تبسم
نه به سرکوبی مردم
نه به ویرانگری هسته یی و بمب اتم
قلب این خاک فقط کانون
انفجار شادی است
حق مفروض و مسلم تنها
همه جا آزادی است

میهنی می سازیم
«که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است»
نام این میهن آزاد شده
ایران است
نام این میهن آزاد شده
ایران است.

سخنرانی خانم مریم رجوی در جلسه ”جبهه واحد علیه بنیادگرایی اسلامی در جهان و خاورمیانه“

سخنرانی خانم مریم رجوی در جلسه ”جبهه واحد علیه بنیادگرایی اسلامی در جهان و خاورمیانه“

«… چه کسی جز ملایان حاکم بر ایران 35سال است به طور مستمر، به ایجاد جنگ مذهبی و فرقه یی و دامن زدن به آن در منطقه مشغول است و به دیگر کشورها دست اندازی و تجاوز می کند؟
بگذارید من بار دیگر تأکید کنم، اولین قدم و مهمترین قدم برای پایان دادن به این وضعیت، سرنگونی رژیم آخوندی و استقرار یک نظام مردمی و دموکراتیک در ایران است. ایران آینده، مبشر دوستی و برادری و صلح در منطقه است. مصالح مردم ایران در همبستگی با همسایگان و برادران مسلمان و عربشان می باشد و بدون شک در ایران فردا، ما قادر خواهیم بود با روح اخوت بر همه مسائل باقیمانده از قبل فائق شویم و همه اختلافات را با گفتگو و برادری حل کنیم. ما با هم می توانیم منطقه یی خالی از خصومت و اختلاف و به تبع آن منطقه یی قدرتمند و پیشرفته داشته باشیم.
برای رسیدن به چنین وضعیتی، من سال گذشته در همین جا و در همین ایام، پیشنهاد تشکیل یک جبهه واحد در برابر افراطی گری و بنیادگرایی به سرکردگی رژیم ایران و دولت دست نشانده اش در عراق و رژیم سوریه را ارائه کردم؛ جبهه یی که تنها راه دور کردن منطقه از جنگهای خونبار فرقه یی است.
خوشحالم که ما با هم در این یک سال گامهای مهمی در این جهت برداشته ایم. این نشان می دهد که ما و خلقهایمان و همه مسلمانان، بیش از پیش، نیازمند تحکیم و شکل دادن به این جبهه واحد هستی…».


بسم الله الرحمن الرحیم
شهر رمضان الّذی أنزل فیهاالقرآن هدًی لّلنّاس وبیّناتٍ مّن الهدی والفرقان

خواهران و برادران!
آغاز ماه مبارک رمضان را به همه شما، به همه مسلمانان، به خصوص در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، به هموطنان عزیزم در ایران و مجاهدان آزادی در زندان لیبرتی، تهنیت می گویم.
رمضان، ماه نزول قرآن، ماه هدایت و تقوا، و ماه فرقان و مرزبندی با دنیای جاهلیت و ارتجاع است و ماه تأکید بر ارزشهای اخص انسانی در برابر همه چیزهایی است که شیطان ضدبشر و نیروهای ظلمت و اهریمنی، می خواهند به سرنوشت انسان تحمیل کنند.
به این مناسبت اجازه می خواهم ماه رمضان امسال را ماه همبستگی با ملتها ی عراق، سوریه و ایران اعلام کنم؛ ملتهایی که برای آزادی از چنگال حکومتهای جابر و خونخوار، به پا خاسته اند. همچنین ماه همبستگی با ملتهای فلسطین و لبنان که قربانیان خنجرها و خیانتهای رژیم ولایت فقیه در ایران هستند.

دوستان عزیز!
درباره مصائبی که به خصوص در سالهای اخیر، بر ملتهای منطقه وارد شده، ناگفته ها بسیار است. با این همه، به آنچه امروز در منطقه ما می گذرد، نباید تنها از منظر داغها و دردها نگریست؛ زیرا واقعیت مهمتری در حال تکوین است.
ملایان ایران با استفاده از سه جنگ بزرگ در عراق و افغانستان، و منافع بادآورده این جنگها طی ربع قرن، به گسترش سلطه شوم خود در منطقه و توسعه بنیادگرایی و صدور تروریسم پرداخته بودند.
اما دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران، 3سال و نیم بعد از شروع بهار عرب و انقلاب مردم سوریه، و حالا هم قیام مردم عراق، وارد روند معکوس شده و با شکستهای بزرگ منطقه یی، موجودیتش به لرزه درآمده است.
شعار و خواست اصلی جنبشهای عظیم و بی سابقه یی که از پایان 2010سراسر منطقه را در نوردید، آزادی و دموکراسی بود؛ شعاری که در ذات خود بر ضددیکتاتوری و بنیادگرایی بود؛ همان بنیادگرایی که سرچشمه اش رژیم ولایت فقیه در ایران است.
اما آخوندهای حاکم بر ایران، با تقویت گرایشهای ارتجاعی تحت عنوان فریبکارانه «بیداری اسلامی»، تلاش کردند انقلاب و دموکراسی را در این کشورها به گروگان گرفته و بنیادگرایی و تروریسم و افراطیگری را جایگزین کنند.
آنها می خواستند همان بلایی را بر سر بهار عربی بیاورند که 35سال پیش، بر سر انقلاب ایران آوردند. اما وقایع تونس، مصر و لیبی نشان داد که هوشیاری ملتهای منطقه، بسا بیشتر از آن است که اجازه بدهند تجربه انقلاب ربوده شده ایران تکرار شود. آنها در مقابل ارتجاع دینی و بنیادگرایی، قد علم کردند و قیمت آن را می پردازند.
هر چند آخوندهای حاکم بر ایران و متحدانشان، یعنی هلال افراطیگری و ارتجاع در منطقه، هنوز دست از توطئه برنداشته اند؛ اما بنیادگرایی و ارتجاع در شمال آفریقا، شکستهای سختی از جبهه دموکراسی دریافت کرده است. مردم مصر با قیامشان در 30ژوئن سال گذشته، از افتادن مهمترین کشور جهان عرب، به مسیری که رژیم ولایت فقیه در ایران می خواست، جلوگیری کردند.
اما در سوریه و عراق، خامنه ای و رژیمش به نحو دیگری عمل کردند. از آنجا که سقوط دیکتاتوری در این دو کشور، تعادل را به نحو خردکننده یی علیه رژیم ایران درهم می ریزد، این رژیم با دخالت همه جانبه نظامی، اطلاعاتی و تروریستی تلاش کرده و می کند از تحقق دموکراسی جلوگیری کند.
در سوریه، خامنه ای و اسد شقاوت را به بالاترین حد رسانده اند. 200هزار شهید و 11 میلیون یعنی نزدیک به نیمی از جمعیت کشور آواره شده اند. اما در مقابل، مردم سوریه و ارتش آزادی، به نبرد جانانه یی دست زده اند و روحیه و پایداری و شجاعت بی نظیری از خود نشان داده اند.
رژیم ولایت فقیه هر چند درد و رنج مردم سوریه را طولانی کرده، اما خود نیز در سوریه به تله افتاده است. نه راه پس دارد و نه راه پیش... ، بلکه دچار چنان بن بستی است که جز شکست کامل، چشم اندازی ندارد.
در عراق در همین ایام، مهمترین تحول، بهار بازیافته عرب، جریان دارد. عراق، از دیرباز مهمترین سکوی ملاها برای گسترش بنیادگرایی و تروریسم بوده است. این، انگیزش رژیم ایران از جنگ ضدمیهنی 8ساله بود.
بعد از سال 2003 آمریکا عراق را در سینی طلایی به رژیم ایران هدیه کرد. در سال 84، کار به آنجا رسید که پورمحمدی وزیر کنونی دادگستری در کابینه آخوند روحانی، که آن زمان وزیر کشور احمدی نژاد بود، سرخوش از تقلبات کلان، گفت: «از صندوقهای رأی در بغداد و استانهای عراق» شعارهای ما بیرون می آید! او این را «گواهی بر تحقق» این گفته خمینی دانست که «راه قدس از طریق کربلا می گذرد»!
در خرداد 85، بیش از 5 میلیون و 200هزار مردم عراق در بیانیه یی درباره تهدیدهای رژیم ایران و ضرورت خلع ید از رژیم، گفتند: «مردم عراق از دخالتها و جنگ پنهان و اشغال اعلام ن شده رژیم ایران، به ستوه آمده اند».
آنها گفتند: «رژیم ایران در وزارتخانه ها و ارگانهای امنیتی و مؤسسات خدماتی عراق، به نحوی حیرت آور نفوذ کرده است. حکام ایران خواهان هژمونی بر این منطقه از جهان هستند. آنها عراق را به شکارگاه و جبهه مقدم جنگ خود با جامعه بین المللی تبدیل کرده اند. زیرا می خواهند تا قبل از این که امواج نبرد اصلی، که مقابله بین دموکراسی و دیکتاتوری است، به داخل ایران برسد، آن را در عراق خفه کنند».
گفتند که «تخریب مراقد امامهادی و امام عسگری و حمله برنامه ریزی شده متعاقب آن به مساجد، و کشتار خطبا و نمازگزاران، قتلهای فجیع دستجمعی، ترور شخصیتهای ملی و نخبگان جامعه عراق، آدم ربایی و موج پایان ناپذیر دستگیریهای خودسرانه و کشف زندانهای مخفی و شکنجه گاههایی که در آن عوامل رژیم حاکم بر ایران، به بازجویی و شکنجه فرزندان عراق می پردازند»، دنیا را تکان می دهد.
مردم عراق پرسیدند «آیا سلاح اتمی در دست حکام ایران، که به گفته آنها ضامن استراتژیکی بقای رژیمشان می باشد، پشتوانه جداسازی ”اقلیم (نفت خیز) جنوب“ در عراق هم خواهد بود» ؟
 

دوستان عزیز!
سرکوب فزاینده در عراق، خشم عظیمی را فشرده کرد که از قیامهای بهمن 89 تا به حال در این جامعه، جوشان و خروشان است. از روز آزاد شدن موصل در 10ژوئن، جهان هنوز از شوک متلاشی شدن یک ارتش عظیم، با تجهیزات پیشرفته آمریکایی، و فروپاشی برق آسای دستگاه امنیتی جرار مالکی، بیرون نیامده است؛ دستگاهی که از حمایت و پشتیبانی همه جانبه سپاه قم، که آخوندها با دجالگری بر آن سپاه قدس نام گذاشته اند، برخوردار است.
یک هفته پیش، مقاله یی از ساندی تلگراف لندن خواندم که نوشته بود: «مقامات ارشد غربی مبهوت شده اند و عاجزانه به درهم ریختگی و انفجار اخیر در عراق، زل زده اند». نویسنده یادآوری کرده بود که به یادش افتاده است که در سال 2001 جک استراو به درخواست ملایان تهران، مجاهدین خلق ایران را با برچسب تروریستی، غیرقانونی و ممنوع اعلام کرد؛ در حالی که هیچ شواهدی برای اثبات تروریسم نداشت و عامدانه یک مقاومت برحق و مشروع را با این برچسب آلوده کرد تا رضایت ملاها را کسب کند. زیرا موجودیت ولایت فقیه یعنی حاکمیت انحصاری ملایان، از جانب همین مجاهدین و مقاومت ایران تهدید می شد.
اکنون این سناریو، در عراق هم تکرار می شود. مالکی و آخوندها که موجودیت خود را در خطر می بینند، می خواهند شکست بزرگ خود را در عراق به حساب تروریستهای افراطی بگذارند تا هم دخالت پاسداران و جنایت علیه بیگناهان را توجیه کنند و هم این که ملتمسانه، آمریکا را به بمباران مردم در مناطق آزاد شده، متقاعد کنند.
اما هر چه زمان می گذرد، حقیقت روشن تر می شود. آن قدر که رهبران غربی یکی بعد از دیگری بر تقصیرات و انحصارطلبی مالکی انگشت گذاشتند و شمه یی از تعهدات و التزامات و کارهایی را که او باید انجام می داد، اما عامدانه از آنها سرباز زده بود، خاطرنشان کردند. و هر یک از آنها به زبانی اذعان کردند که کنار رفتن مالکی از قدرت، نخستین قدم در راه اصلاح امور و ثبات و امنیت در عراق است.
اکنون روشن شده که آنچه در عراق می گذرد، نه جنگ شیعه و سنی، بلکه جنگ بین مردم عراق با مالکی و رژیم ایران است. رهبران قیام اعلام کردند که قصد اشغال بغداد را ندارند، بلکه خواهان تغییر مالکی و خلع ید از رژیم ایران هستند.
هیأت علمای مسلمین به رهبری دکتر شیخ حارث الضاری، در بیانیه 12 ماده یی 12ژوئن، خطاب به رزمندگان نوشت: «مردم عراق از 25فوریه 2011 تظاهرات مسالمت آمیز در 16 شهر برگزار کردند. اما مالکی با آتش پاسخ داد. بعد از آن، تظاهرات در 6 استان شروع شد و عراقیان تحصنهایی را طی بیش از یک سال شکل دادند و خواستهای مشروع خود را مطرح کردند. اما مالکی با آهن و آتش و با تانک و سلاح سنگین تهاجم کرد و صدها تن را کشت و زخمی کرد و در مقابل، عراقیان راهی جز پاسخ گفتن برایشان باقی نماند».
هیأت علما اعلام کرد: «ما همگی فرزندان یک کشور هستیم و با هم تلاش می کنیم تا از تمامی عراقیان و تمامی پیروان مذاهب مختلف در عراق، رفع ظلم کنیم هیچ فرقی بین افراد و مذاهب، قائل نیستیم زیرا که همگی، در این خاک و آینده یی واحد سهیم هستند... .
هر گونه احراج از اقلیتهای دینی بایستی برداشته شود. حفاظت و نگهبانی از اقلیتها و اعتقادات آنها ضروری است. شعار انقلابیون همان رهنمود پیغمبر اسلام در فتح مکه یعنی بخشش و گذشت است»... .
شیخ علی حاتم سلیمان، امیر عشایر دلیم، خاطرنشان کرد که «بین داعش و ارگانهای دولتی ارتباط وجود دارد. داعش ساخت ایران است و دولت مالکی می خواهد از آن به عنوان بهانه مبارزه با تروریسم استفاده کند. ما در مقابل خدا و مردم دنیا از داعش بیزاری جسته ایم... هدف اساسی ما این است که استبداد مالکی را از بین ببریم»...
سخنگوی شورای نظامی انقلابیون بارها گفته است: «این انقلاب، انقلاب داعش نیست، بلکه انقلاب عشایری است که علیه ظلم قیام کرده اند ... . این انقلاب، بهار جدید عراق برای پایان دادن به ظلم است و هیچ رابطه یی با تروریسم ندارد».

خواهران و برادران عزیز!
هفت سال پیش، رهبر مقاومت ایران مسعود رجوی، در پیامی خطاب به «کنگره همبستگی برای صلح و آزادی» در عراق گفته بود: «صورت مسأله، تقابل و جنگ دو آلترناتیو عمده در خاک عراق… است: آلترناتیو ملایان حاکم بر ایران در برابر آلترناتیو عراقی. آلترناتیو رژیم فاشیستی ولایت فقیه با همه شبکه ها و مزدوران و پشتیبانانش، در برابر آلترناتیو ضدفاشیست عراقی با همه جریانها و گروهها و احزاب و شخصیتهای دموکراتیک و میهن پرست و حامیان آنها در عرصه عربی و بین المللی».
او تأکید کرد که «راه حل واقعی در برابر ارتجاع و بنیادگرایی و در برابر دیکتاتوری و فاشیسم دینی تحت نام اسلام، همانا اسلام بردبار و دموکراتیک است. مجاهدین از همین رو آنتی تز ایدئولوژیکی و سیاسی و مؤثرترین وزنه اجتماعی در برابر حکومت ولایت فقیه هستند».

دوستان عزیز!
در کشورهای اسلامی، یعنی همه کشورهای اسلامی، از مصر تا عراق و افغانستان، راه حل، اسلام حقیقی، اسلام محمدی، یعنی همان اسلام بردبار و دموکراتیک است که به گفته قرآن اکراه و اجباری در آن نیست. با این شاخص و با این اسلام، به خوبی می توان دریافت که مشکل، نه در عراق و نه در هیچ کجای منطقه، چیزی جز شرارتها و تبهکاری رژیم ولایت فقیه نیست.
راستی چه طرفی در یمن و بحرین و افغانستان در حال تحریک و دست اندازی است؟ رژیم ولایت فقیه.
چه طرفی دائماً به فلسطینیها ضربه می زند و در سالهای اخیر عامل اصلی انقسام بوده است؟ رژیم ولایت فقیه.
چه کسی است که به گفته سخنگوی دولت بحرین «بیش از صد رادیو و تلویزیون فرقه یی را تأمین می کند که هدفش سمپاشی در منطقه است» ؟ روشن است رژیم ولایت فقیه.
چه کسی جز ملایان حاکم بر ایران 35سال است به طور مستمر، به ایجاد جنگ مذهبی و فرقه یی و دامن زدن به آن در منطقه مشغول است و به دیگر کشورها دست اندازی و تجاوز می کند؟
بگذارید من بار دیگر تأکید کنم، اولین قدم و مهمترین قدم برای پایان دادن به این وضعیت، سرنگونی رژیم آخوندی و استقرار یک نظام مردمی و دموکراتیک در ایران است. ایران آینده، مبشر دوستی و برادری و صلح در منطقه است. مصالح مردم ایران در همبستگی با همسایگان و برادران مسلمان و عربشان می باشد و بدون شک در ایران فردا، ما قادر خواهیم بود با روح اخوت بر همه مسائل باقیمانده از قبل فائق شویم و همه اختلافات را با گفتگو و برادری حل کنیم. ما با هم می توانیم منطقه یی خالی از خصومت و اختلاف و به تبع آن منطقه یی قدرتمند و پیشرفته داشته باشیم.
برای رسیدن به چنین وضعیتی، من سال گذشته در همین جا و در همین ایام، پیشنهاد تشکیل یک جبهه واحد در برابر افراطی گری و بنیادگرایی به سرکردگی رژیم ایران و دولت دست نشانده اش در عراق و رژیم سوریه را ارائه کردم؛ جبهه یی که تنها راه دور کردن منطقه از جنگهای خونبار فرقه یی است.
خوشحالم که ما با هم در این یک سال گامهای مهمی در این جهت برداشته ایم. این نشان می دهد که ما و خلقهایمان و همه مسلمانان، بیش از پیش، نیازمند تحکیم و شکل دادن به این جبهه واحد هستیم. این، راهنمایی خدا در قرآن است:
قل إنّما أعظکم بواحدةٍ أن تقوموا للّه مثنی وفرادی
و در ادامه همین آیات، بشارت حق و پیروزی آمده است که: قل إنّ ربّی یقذف بالحقّ علّام الغیوب
بله، ما در برابر صدور تروریسم و بنیادگرایی و ارتجاع، و اسلام و انقلابی که ولایت فقیه آن را ربوده است، در یک جبهه واحد با مردم سوریه، عراق، لبنان، فلسطین و افغانستان و دیگر کشورهای آفریقایی و آسیایی، سرنوشت مشترک و منافع حیاتی ایدئولوژیک و سیاسی و اجتماعی و تاریخی داریم.
اجازه بدهید در همین جا به همه دولتهای منطقه بگویم در حالی که حاکمان ایران برای گسترش جنگ شوم خود و نابودی کل منطقه، خیز برداشته اند، تعلل و درنگ در مقابل آنها فاجعه بار است.
زمان آن است که این رژیم را به کلی طرد کنید، مناسبات سیاسی و اقتصادی خود با آن را متوقف سازید، عوامل و وابستگان آن را از کشورهای خود اخراج کنید و پایگاههای اطلاعاتی و تروریستی آن را برچینید. و زمان آن است که از پایداری مجاهدان آزادی در لیبرتی، که قیمت سنگین مبارزه با دشمن اصلی تمام منطقه را می پردازند، حمایت کنید.
از خدای بزرگ، مسئلت می کنم در ماه مبارک رمضان ملتهای ما را قرین برکت و رحمت خود سازد و فطر آزادی تمامی ملتهای منطقه هرچه زودتر فرا برسد.
والسلام علیکم ورحمهالله وبرکاته.